سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 2 ارديبهشت 1404
  • تأسيس سپاه پاسداران انقلاب اسلامي، 1358 هـ ش
  • سالروز اعلام انقلاب فرهنگي، 1359 هـ ش
  • روز زمين پاك
24 شوال 1446
    Tuesday 22 Apr 2025

      حمایت از شعرناب

      شعرناب

      با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

      ساده ترین درس زندگی این است ،هرگز کسی را آزار نده.ژان ژاک روسو

      سه شنبه ۲ ارديبهشت

      داستان عشق

      شعری از

      محمد شمس باروق

      از دفتر مهتاب نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۳:۲۶ شماره ثبت ۹۲۷۱۱
        بازدید : ۲۲۸   |    نظرات : ۲

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      جادوی عشق پیدا شد، زندگی دوباره معنا شد
      تا دل هستی سوخت ، راه عشق دگر مهیا شد
      در کویر سوزان  بر ملا  کرد اسرار استغنا را
      مجنون دل داد به لیلی، عشق این دو زیبا شد
      عاشق آواره در بیابان ، لیلی شد درخانه زندان
      شعله در پیکرش افتاد، در وادی حیرت فنا شد
      قلب عاشق به وجد آمد، نوشت از شراره تنش
      باد صبا خبر داد عطش عشق از نجد تا ثریا شد
      عاشق پای سگی بوسید که کوی لیلی رفته بود
      چهره عالم عشق بی حجاب بود  که رسوا شد
      عامریان، کعبه و توبه را علاج درد عاشق خواندند
      چو موسم حج شد توبه رها و با عشق تسلا شد
      عالم را اسیر خود کرد و مبهوت از این همه خون
      چه دستها آلوده به خون در سیل اشک فنا شد
      وصف خیام رباعی شد بابا طاهر دو بیتی ساخت
      نیما قصیده ها گفت و شاملو با  آیدا شکوفا شد
      دختر همسایه شد تا مشیری از آن کوچه بگذرد
      دیر آمد جان شد به قربانش شهریار پیر ثریا شد
      سلسه پشت سلسله آمد عشق هنوز جاریست
      هی به دامان غزال افتاد غزل در تور شیدا شد
      از دست تو به خاک افتاد سیبی که مصدق چید
      یک روز لیلی یک روز شیرین روز دیگر ذلیخا شد
      رسم تاریخ تکرار است، عشق در زمان باقیست
      تا به ما که رسید، هر که آمد به عشق مبتلا شد
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۰۸
      درود بزرگوار
      بسیار زیبا و جالب بود خندانک خندانک
      ابوالحسن انصاری (الف رها)
      شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۱۹
      درود ها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      شاهزاده خانوم

      این جنگ تن به تن این خاک مرده رو وطن نمیکنه ااا همسنگر منی کاری که میکنی دشمن نمیکنه ااا من خسته ام ازت شکسته ام ازت ااا این حرف آخره ااا میگی دوسم داری این دوست دارمت از فُش بدتره
      سیده نسترن طالب زاده

      بر تپه های گرجستان تاریکی شب مینشیند ااا اراگویا خروشانست ااا دل من ااا اندوهگینست و رهااااا و غمم روشن ااا چرا که به تو نخواهم رسید ااا از پوشکین مقلب به سعدی جوان روسیهاااا
      ساسان نجفی(سراب)

      دنیای من همه عشق و عاشقی و میِ ناب اا مرا حال خوشی است زِ نیستی و سراب اا سراب
      زهرا حکیمی بافقی (الهه‌ی احساس)

      لابلای متن قبلی یک حرف چون اضافه تایپ شد اصلاح می شود اا یعنی سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد
      زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

      نگاهی به حکمت چهل و شش گلستان سعدی اا بی هنران هنرمند را نتوانند که ببینند همچنان که سگان بازاری سگ صید را مشغله برآرند و پیش آمدن نیارند یعنی چون سفله چون به هنر با کسی برنیاید به خبثش در پوستین افتد اا کند هر آینه غیبت حسود کوته دست اا که در مقابله گنگش بود زبان مقال

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      امارفا - آمارگیر رایگان سایت
      1
      در حال بارگذاری