سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        ■ دیه گو

        شعری از

        لطیف عمران پور

        از دفتر شعرناب نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۶ آذر ۱۳۹۹ ۲۲:۱۸ شماره ثبت ۹۲۷۰۵
          بازدید : ۳۰۷   |    نظرات : ۹

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر لطیف عمران پور

         _ با هم چراغ ها را خاموش می کنیم/
          بازی تمام شد ، دیه گو!/
          آن اشک ها و دلهره ها نیز/
          باید به خانه بر گردیم/
          تا عکس هایِ کودکیِ خویش را/
         تا پرتوِ طلاییِ آن جام را/
        پایین بیآوریم /
        از رویِ هرچه دیوار/
        دیوارِ سال هایِ فرو رفته در غبار/
           ▪▪▪
        حرفی بزن /
        ای عکسِ بی بهانه یِ دلگیر/
        ای آبی و سپیدترین رنگ/
        پیراهنِ حریر/
         هرجا، چراغِ خاطره ای بود/
         آرام در خودش مُرد/
        _ بازی تمام شد ، دیه گو/
           پاییز رنگ هایِ مرا بُرد.../
         
          ۶ آذر ۹۹_ سرپل ذهاب
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۴
        درود جناب عمران پور
        به شعر ناب خوش آمدید
        سروده های زیبایی را هدیه آوردید
        موفق باشید خندانک
        محمد رضا خوشرو (مریخ)
        يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۶:۱۲
        ممنون از شعر تان .ما ناتوان بودیم در این راه.
        لطیف عمران پور
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۳:۰۵
        سلام و فراوان درود خدمت استاد خودم جناب آقای استکی بزرگوار، این کمترین همواره خودم را محتاج تشویق و دلگرمی های جنابتان می دانم و این را صمیمانه گفتم نه به سبب تعارف. یاحق🌹🌹🌹
        لطیف عمران پور
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۶:۰۰
        سلام به شاعر نوخواه و بر آمده از جریان زلال رود، حرفتان ( حدیث) زیبایی است و زیبا دیدن و شاعر امتداد این دریچه هاست، موفق باشید 🌷
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۸:۱۹
        درود ها خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        لطیف عمران پور
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۲۰:۵۵
        شاعر عزیز جناب آقای انصاری سلام و عرض ارادت و بسیار ممنون از پرتو نگاه آسمانی تان به شعر این کمترین.🌹🌹
        لطیف عمران پور
        يکشنبه ۹ آذر ۱۳۹۹ ۰۹:۱۰
        سلام خدمت شاعر عزیز جناب خوشرو،ممنون به خاطر نگاه بلندتان ،🌷شما لطف دارید خوبی شعر این است که دست ما را می گیرد و می برد به دورها...
        سیدحسن خزایی
        يکشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۹ ۱۹:۱۸
        سلام جناب عمران پور:
        من تازه وارد این چند روزه با قلم شما آشنا شدم
        شخصیتت بزرگ است که بزرگانی چون مارادونا را میستایی‌. از اینکه خودت هستی بخودت ببال خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        شنبه ۸ آذر ۱۳۹۹ ۱۵:۰۱
        مارادونا
        \"از شمار چشم یک دست کم
        وز شمار توپ هزاران پا \"

        تو قرائت جز اول بودی
        \"اون\" بودی که نمی مرد
        \"این\" بودی که نمی میرد
        خلقی چشمشان به حیات و ممات تو بود
        خلقی مردند و تو نمردی
        ما دیگر قید مرگ تو را زده بودیم
        و خودمان تصمیم گرفتیم تک تک تک بمیریم
        تو در خاطره نمردی
        در خیال نمردی

        مهدی قلایی


        درود های بینهایت به شما سروده ی زیبایی بود

        قلمتان سبز

        روح اسطوره ی فوتبال شاد و یادش همیشه با ماست 🌹🦋
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        6