دوشنبه ۳ دی
مرد باش شعری از علی رضایی
از دفتر شعرناب نوع شعر مثنوی
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۲ آذر ۱۳۹۹ ۱۹:۰۷ شماره ثبت ۹۲۵۶۹
بازدید : ۲۱۴ | نظرات : ۵
|
آخرین اشعار ناب علی رضایی
|
باتو هستم طبل تو خالی صدایت راببر
سر به آخور باشو بی اندازه کاهت را بخور
ژست بیخود هم نگیر اینجا کلاس درس نیست
دست خر کوتاهتر دزد و فریبنده یکیست
شو منی یا شاعری یا اینکه جوگیری پسر
ناله و نفرین به جانت با اراجیفت نخر
هیچ کس با منقل و سیگار و گل فیدل نشد
با تشرهای مجازی هم کسی جاهل نشد
حرف بیخود گفتنت هم صد من و یک غازی است
گوش هر اهل دلی از حرف تو ناراضی است
هر که خبطی میکند تندی گناهش را نشور
میبری با خود گناه و معصیتها را به گور
بیشتر از این ادای پهلوانی در نیار
لات بی مدرک کجا میداند از زندان و دار
ایرجِ میرزا اگر شعر رکیکی هم سرود
قاب از صاحب کلامان و هنرمندان ربود
سعدی دوران لقب دارد و صاحب منصبی
کاش مهمان میشدی اورا ندانسته شبی
تا برایت باز گوید راه و رسم اعتراض
قصه ی آن نوجوان و دستی از پاها دراز
در کنارش مست میکردی ببینم پیش او
میشود سالم بمانی از گزند نیش او
از خزعبل های نابت خواهشا اینجا نگو
وجهه ی خوبی ندارد شاعر بی چشم و رو
تاس بختت را به دست ابلهان بازی نده
جای سگ، گرگی نبندی پیش آغلهای ده
تو نماد و اعتبارِ و افتخار میهنی
با چه رویی از گناه و معصیت دم میزنی
شهر بی قانون ما هم آسمانش دودی است
آخرِ دود و شراب و هرزگی نابودی است
دست بردار از شعار و مستی و رفتار زشت
شاعر شایسته باش و آدمی زیبا سرشت
مرد این دوران تو هستی شاعر آیینه دار
مثل ابری بی توقع بر تن ایران ببار
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسیار زیبا و آموزنده بود
موفق باشید