سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 22 فروردين 1404
    13 شوال 1446
      Friday 11 Apr 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        زنان به خوبی مردان می توانند اسرار را حفظ كنند، ولی به یكدیگر می گویند تا در حفظ آن شریك باشند. داستایوسکی

        جمعه ۲۲ فروردين

        چوب

        شعری از

        مرتضی خاوه

        از دفتر شعرناب نوع شعر ترکیب بند

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۹ ۱۳:۱۴ شماره ثبت ۹۲۴۲۷
          بازدید : ۴۴۲   |    نظرات : ۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مرتضی خاوه
        آخرین اشعار ناب مرتضی خاوه

        از ابتدا تا انتها مشکل گشا چوب است و بس
        گهواره ناز شما, تابوت ما چوب است و بس
        شمشیر موسای نبی, آن چوب دست ساده اش
        یا کشتی آرام نوح در آن بلا چوب است و بس
        علم و حساب و فلسفه محتاج برگ کاغذند
        کاغذ به این با ارزشی در ابتدا چوب است و بس
        هرروز محصولی جدید از چوب می گردد پدید
        اما حقیرو پست و خار دردیده ها چوب است و بس
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۱:۲۰
        باسلام
        زیباست و بقول جناب غرب شیرین و روان
        با آرزوی بهترینها برای شما
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۰۸:۳۵
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و دلنشین بود
        علاوه به روانی و زیبایی
        به حکمت نیز آراسته شده بود
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک
        مجید آبسالان
        پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ۱۴:۱۷
        درود برشما بزرگوار
        بسیار زیبا
        خندانک
        سعید صادقی (بینا)
        پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ۱۸:۵۹
        زیبا بود
        ولی حضرت موسی که شمشیر نداشت
        اخ اخ ببخشید الان که قسمت دوم مصرع
        رو خوندم میبینم هم تلمیح زیبایی رو با ظرافتی خاص در اون گنجاندی و هم جان بخشی به نحوی البته شاید جان بخشی به اون دادی. درود بر تو بسیار عالی بود خندانک
        حمید غرب
        پنجشنبه ۲۹ آبان ۱۳۹۹ ۲۱:۳۲
        مرتضی جان عزیز
        چیزی که در اشعار شما چشمگیر است
        روانی اشعار و طنز شیرینی است که در آنها نهفته
        برای اشتراک این شیرینی ها از تو ممنونم
        دستت به آفرینش زیباییها توانا
        خندانک خندانک خندانک
        فرهاد شریف
        جمعه ۳۰ آبان ۱۳۹۹ ۲۱:۱۲
        درود بر شما
        بسیار زیبا سروده اید
        موفق باشید خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        سید مرتضی سیدی

        زان یار دلنوازم شکری ست با شکایت ااا گر نکته دان عشقی بشنو تو این حکایت اااااااااااااا عشقت رسد به فریاد ار خود بسان حافظ ااا قرآن زبر بخوانی با چارده روایت
        طاهره بختیاری

        تو آموختی و حالا نیز درسهایت را به دیگران آموز
        سید مرتضی سیدی

        معلمت همه شوخی و دلبری آموخت جفا و ناز و عتاب و ستمگری آموخت غلام آن لب ضحاک و چشم فتانم که کید سحر به ضحاک و سامری آموخت تو بت چرا به معلم روی که بتگر چین به چین زلف تو آید به بتگری آموخت هزار بلبلِ دستانسرای عاشق را بباید از تو سخن گفتنِ دری آموخت برفت رونق بازار آفتاب و قمر از آن که ره به دکان تو مشتری آموخت همه قبیله من عالمان دین بودند مرا معلم عشق تو شاعری آموخت مرا به شاعری آموخت روزگار آن گه که چشم مست تو دیدم که ساحری آموخت
        شاهزاده خانوم

        دل های ما به صحن حرم خوش نمی شود ااا ما هم چنان کبوتر بی آشیانه ایم
        محمد حسنی

        م گفته ها را شنیدیم ناگفته ها را در بغضی فرو بردیم دیدیم رسیدن ز گفته ها نمی آید

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3