پنجشنبه ۲۴ آبان
|
دفاتر شعر سیده نسترن طالب زاده
آخرین اشعار ناب سیده نسترن طالب زاده
|
چو صبح میدمد به پالت رنگ رنگ
میچمد قهوه بر نمایش شبی سنگسار
خون بوسه ام بر فرخنای سینه ات
انارها ،شکفته اند در خزان این دیار
بر تنم چگونه خشک شد شرابو شیر
بر شیار زنانه ی دکمه خیز سوگوار
چشم میکشم به شرح یخنشان قله ها
به کولیان خفته در لوای عشق باردار
بوی تلخ زخم ابری موجهای پیرهن
میخزد به جامه دان شعرهای خامشم
صمغ وحشی انقراض آهوان مست
میتراود از رگان خسته ی فرامشم
من پر از برگهای زرد و سرخ رازبان
من پر از،کرشمه -ناکی حریر آتشم
در سبوی جان ،نهان پران پولکم
من پر از رودهای خونی کیا-وشم
رخنه کرده مه به پلکهای گنگ شهر
چون شبق ،سیاه و برقزاد و سرد
باد برده عطر گیسوانه ی غریبه ام
تا لبان گرمی عود و شعله ، بینبرد
خنده کن! به لحظه ی سرایت زجرها
به رخت ژنده فام بوسه های بینصیب
به دلقکان هق هق هجوم حفره ها
به بادهای روسپی، در گذار ازین فریب
در عنفوان عشق ،تخم میگذارد آفتاب
در عنفوان مرگ ،پهن میشوند سایه ها
ناگهان میان رقت مکلفی عیان شدن
خنده کن ،به غایت غمین این گلایه ها
|