يکشنبه ۲ دی
مشکل شعری از نیلوفر ارزانی
از دفتر نیلوفر نوع شعر نیمائی
ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۷ مهر ۱۳۹۹ ۱۴:۱۱ شماره ثبت ۹۰۵۸۹
بازدید : ۴۹۴ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب نیلوفر ارزانی
|
یه مغز بیهوده رفته پشت راز هاش
با یک کاراکتر همرنگ از سر تا پاهاش
از یه خلبان تو آسمون بی کران
تا اون ملوان تو دریای بی پهنا
کنار کناره خلیجش همرنگ بی کرانی
از ناکجا آباد صاف و خمیده شد زندانی
راستش حیرونه از پس کارهاش
میمونه فقط با یکی از مشکلاش
بقیه رو چال میکنه تو چاه تار و پود
تباه میشه گیج و بی تبار از مصیبت راه دور
روا نیست زود غرق بشه یهو میبینه
زود با کم و کاستی هاش روبه رو میشه
فرار از حلات مشکل،مشکل گشا نیست
به دید خودش یه موجود عاصی نیست
بهش گیر نده بزار واسه کسب تجربه
تا یه مشکل کمو اینقدر ارگان نکنه
|
نقدها و نظرات
|
سلام دلنوشته نبود اتفاقا شعر نیمایی داشت باید به صورت رپ خونده بشه | |
|
سپاس مانا و موفق باشید | |
|
سپاس هر آدمی سلیقه ای داره ممکنه یه شعری به دلش بشینه و ممکنه نشینه سپاس از صداقتتون و وقت و مطالعه | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنوشته زیبایی است
آهنگ نیمایی نداشت