يکشنبه ۲ دی
فرهادِ دل کن شعری از نانا شه دوست
از دفتر دنیایِ بی رحم نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۶ شهريور ۱۳۹۹ ۰۰:۲۵ شماره ثبت ۹۰۱۹۴
بازدید : ۵۱۳ | نظرات : ۱۱
|
آخرین اشعار ناب نانا شه دوست
|
فرهادِ دل کن
امان از لحظه ای که بغض همچون لقمه ای گلوگیر میشود
امان از لحظه ای که خاطرات بر تنت تازیانه میزند
رهایی کار ساده ای نیست
وقتی خودت را جا گذاشته باشی...
زمانیکه روحِ عشق از جا ریشه کن شود،
گریزگاه و تکیه گاهی نیست تا غربت را با او تقسیم کنی...
همه چیز سراب بود
دروغین،
توهمی بیکران
اما غرق شدن در آن حقیقتی محض!
کجاست ادعاهای پوشالی، کجایند دستان سخاوت، که همچو پیچک آرزوهایم از آن بالا روند
فرهاد کوه کن پیکرم را با ترس ها تراشید
و تندیسی از نفرت ساخت
جای کوه، دل کند و دل کند...
و اما عشق
معجزه ای بود به وقت دل دادن
اهریمنی شد، وقتِ نقاب برداشتن!
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام سپاس از دعای خیر شما و توجهتون🙏
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
کارساده ای نیست
وقتی خودت را
جاگذاشته ای!
بسیارزیبابود