محرم

درود بزرگوار
به شعر ناب خوش برگشتید
آیینی بسیار زیبا و شورانگیز بود
جسارتا مطلع تضمین نیست؟

باسلام
آیینی زیبای است در وزن وقافیه این شعر زیبای
استاد شهریار مزید اطلاع شعر شهریار ملک سخن معاصر استاد محمد حسین شهریار هم تقدیم میشو با عنوان کاروان کربلا
***
اجرتا و اجر همه ی ولایی سرایان با حضرت حسین ابن علی (ع)


(کاروان کربلا
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)
روی دل با کاروان کربلا دارد حسین (ع)
از حریم کعبه جدش به اشکی شست دست
مروه پشت سر نهاد اما صفا دارد حسین
میبرد در کربلا هفتاد و دو ذبح عظیم
بیش از اینها حرمت کوی منا دارد حسین
پیش روراه دیار نیستی کافیش نیست
اشک و آه عالمی هم در قفا دارد حسین
بسکه محمل ها رود منزل به منزل با شتاب
کس نمی ‌داند عروسی یا عزا دارد حسین
رخت و دیباج حرم چون گل به تاراجش برند
تا بجائی که کفن از بوریا دارد حسین
بردن اهل حرم دستور بود و سر غیب
ورنه این بی ‌حرمتی ها کی روا دارد حسین
سروران ، ‌پروانگان شمع رخسارش ولی
چون سحر روشن که سر از تن جدا دارد حسین
سر به تاج زین نهاده راه ‌پیمای عراق
می ‌نمید خود که عهدی با خدا دارد حسین
او وفای عهد را با سر کند سودا ولی
خون به دل از کوفیان بی‌ وفا دارد حسین
دشمنانش بی‌ امان و دوستانش بی ‌وفا
با کدامین سر کند مشکل دو تا دارد حسین
سیرت آل علی با سرنوشت کربلاست
هر زمان از ما یکی صورت نما دارد حسین
آب خود با دشمنان تشنه قسمت می ‌کند
عزت و آزادگی بین تا کجا دارد حسین
دشمنش هم آب می ‌بندد به روی اهل بیت
داوری بین با چه قومی بی ‌حیا دارد حسین
بعد ازینش صحنه ‌ها و پرده ‌ها اشکست و خون
دل تماشا کن چه رنگین سینما دارد حسین
ساز عشق است و به دل هر زخم پیکان زخمه ‌ئی
گوش کن عالم پر از شور و نوا دارد حسین
دست آخر کز همه بیگانه شد دیدم هنوز
با دم خنجر نگاهی آشنا دارد حسین
شمر گوید گوش کردم تا چه خواهد از خدا
جای نفرین هم بلب دیدم دعا دارد حسین
اشک خونین گو بیا بنشین به چشم شهریار
کاندرین گوشه عزایی بی ‌ریا دارد حسین)

درود بر شما ادیب بزرگوار
اجرتان با سیدالشهدا
مانا باشید به مهر و الطاف حق

درود برشما
سبز باشید

بداهه ای تقدیم شعر زیبای شما
استادعزیز
عاشورا،،،باباباقر
به عاشورای حسینی ع
که راه رهایی است
راه آزادی است
باید بالید
نه نالید
چون برای آزادی ورهایی
شعور حسینی لازم است
بعد شور حسینی

کربلا
کربلا یک ما جرا درد و محن
جسم آل الله بی غسل و کفن

کربلا یعنی جسارت بر خدا
کربلا یعنی غمی بی انتها

کربلا یعنی نمود آفتاب
کربلا یعنی دل زینب کباب

کربلا یعنی گلستان خزان
کربلا یعنی عزای مادران

کربلا یعنی ستم یعنی جنون
کربلا یعنی دیار خاک و خون

کربلا یعنی تن بی دست و سر
جسم اکبر بر سر دوش پدر

کربلا یعنی تبسم بر خدا
کربلا یعنی سری از تن جدا

کربلا بغض و غمی اندوه بار
کربلا یعنی دیار عشق و یار

کربلا یعنی صفا یعنی امید
کربلا یعنی ابوالفضل رشید

کربلا یعنی عطش یعنی تپش
جان هفتاد و دوعاشق پیش کش

کربلا ایثار در راه خدا
کربلا یعنی حسین سر جدا

کربلا یعنی شکوه شاه دین
نقطه ی نورانی روی زمین
شریف شریفیان
سلام بر شاعر عزیز و گرانقدر
اجر تان با ابا عبدالله الحسین (ع)
اما دوست عزیز خوب توجه به شعر شهریار که استاد اخباری مرقوم فرمودند
شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین (ع)
شیعیان در سر هوای نینوا دارد حسین(ع)
اینگونه خود را به حاشیه برده اید
و تازه اگر سرقت ادبی را به جنابتان نچسبانند
میتوانستید به عنوان تضمین به میان پرانتز
بنهید و اشاره ای هم به استاد شهریار که روحشان شاد
نمایید جسارت بنده را ببخشایید
خدا نگهدارتان