سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        کیستم من!؟

        شعری از

        زر حاتم

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۲ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۴ شماره ثبت ۸۹۷۳۹
          بازدید : ۲۰۹   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر زر حاتم

        خورد قسم که نیارم دردی 
        بر دل کوچک تو، ای گل داوودی
        مست بود یا که دیوانه شد
        عاشقی ز حرفش ویرانه شد
        هی گفت:منم ،عاشق این یارم
        نم نمک میمیرم ،که بماند یادم
        من که مات شدم، حیران شدم
        در میان اشکهایش ویران شدم
        از خراش دستم ،به خودش می‌لرزید
        از نگاه شوخم، به خودش می بالید
        از نگاه دورم، به خودش می نالید
        از نگاه تنگم، به خودش می بازید
        از صدای غمگینم ،در خودش میغلتید
        از صدای شادم، پایکوبان می‌رقصید
        با نوازش سرخ گونه ام ،قلبش می تپید
        با لمس دستانم، رنگ رخسارش می پرید
        مردم شهر از اشک او غرقه گشتن
        قاصدک ها مهمان من فرقه فرقه گشتن
        روزی که نقاش آسمان می رنگید
        قطره های آبی بر سرم می لغزید
        دستهایش چتر شدند بر سر و گردن من
        حرفهایش گرم شدند بر قلب و تن من
        گفت : های دیدی تو را رستم من
        هرگز نپرسیدی که کیستم من!؟
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۵۹
        به شعر ناب خوش آمدید
        سروده های زیبایی را هدیه آوردید
        دستمریزاد
        موفق باشید خندانک خندانک
        زر حاتم
        زر حاتم
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۱
        ممنون استاد گرانقدر
        نظر لطف شماست خندانک خندانک ،😍
        ارسال پاسخ
        آرزو عباسی ( پاییزه)
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۸:۳۲
        درود بر شما
        خندانک خندانک
        زر حاتم
        زر حاتم
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۷
        ممنونم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۰۹:۳۳
        طبعتان جوشا
        زبانتان گویا
        قلمتااان نویسا
        هزاران درود
        خندانک خندانک خندانک
        زر حاتم
        زر حاتم
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۸
        ممنون از لطف شما بزرگوار
        ارسال پاسخ
        زر حاتم
        زر حاتم
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۹
        خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۳:۵۴
        خندانک خندانک زیبا بود آفرین خندانک خندانک

        لایک شد شعرتون👍🌹
        زر حاتم
        زر حاتم
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۹:۰۰
        تشکر از شما بزرگوار خندانک
        ارسال پاسخ
        زر حاتم
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۱۸:۵۹
        ممنون از لطف شما بزرگوار خندانک خندانک
        سیده شهربانو حاتمی
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۰۱:۳۵
        سلام بر بانو ی عزیز
        به دلم نشست خندانک خندانک خندانک
        زر حاتم
        زر حاتم
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۲
        ممنون شهربانوی عزیزمممم خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        پنجشنبه ۱۳ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۰۸
        درودمهربانو
        بسیار عالی خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        روزی که نقاش آسمان می رنگید
        قطره های آبی بر سرم می لغزید
        دستهایش چتر شدند بر سر و گردن من
        حرفهایش گرم شدند بر قلب و تن من

        زر حاتم
        زر حاتم
        جمعه ۱۴ شهريور ۱۳۹۹ ۱۲:۲۲
        ممنون دوست عزیز خندانک خندانک نظر لطف شماست خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7