پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر اميرحسين علاميان(اعتراض)
آخرین اشعار ناب اميرحسين علاميان(اعتراض)
|
هرگاه نگاهم میکنی
چشمانم سبز و سبزتر میشود
مگر چشمانت چند بهار دارد؟
هرگاه با سر انگشتانت
دستانم را لمس میکنی
از انگشتانم بنفشه میروید
مگر دستانت چند بهار دارد؟
هرگاه لب روی لبانم میگذاری
عطر هزاران بهارنارنج
فضای دهانم را پر میکند
مگر لبانت چند بهار دارد؟
اصلا میدانی تو خود بهاری
که لباس دخترانه پوشیدی...!
|
نقدها و نظرات
|
درود جناب استكي بزرگوار ممنونم از حضورتان سلامت باشيد | |
|
سپاس خواهر مهربان و ارجمندم🙏 انرژی مثبتی بود پیامتان سبز و سرفراز باشید | |
|
به به درود ابراهيم اروين عزيز ممنونم از نگاهت خوشحالم از حضورت | |
|
سلام استاد ممنونم از حضورتان نگاهتان ارزشمند است | |
|
سلام به به استاد و رفيق بسيار خوشحالم از نگاه شما حضورتان ارزشمنده و باعث دلگرميست | |
|
درود بانو باعث افتخارمه نگاهتان بسيار ممنونم | |
|
به به استاد عزيز ممنونم از حضورتان | |
|
سلام به به ببين كي اينجاست رفيق عزيزم رسول بزرگوارم خوش اومدي جات خالي بود من با خيالت و شعرهايت شيدايي ميكنم ممنونم دوست بامعرفت خودم | |
|
درود مهدي عزيز باعث افتخاره از زبان شاعري خوب اينرا شنيدن ممنونم از حضورت بي نهايت سپاس | |
|
سپاس بسيار ممنونم خوش امديد هميشه به مهر و سبز باشيد | |
|
ممنونم مجيد جان امتياز بالاييه دمت گرم همواره به عشق و شعر بماني | |
|
امیر جان برادر گل منی تو کاملا درست بیان کردی و من با کنایه گفتم که زدی تو دل این کوچه و هرج و مرجش.چون اصلا تو را به اسم اعتراض میشناسم...دمت گرم شعرت عالیه و منم مثل همیشه هم طرفدار خودتم هم شعرهای زیبایت | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد