بی خوابی
وقتی همه خواب بودند
جغد ، بیدار بود
وقتی همه بیدار شدند
جغد را گوشه ی خرابه ای دیدند
خوابِ خواب بود
وقتی همه خواب بودند
عاشق دست وپازنان، در دریای تفکرش
کاملاً بیدارِ بود
وقتی همه بیدار شدند
بازهم بیدار بود
بِدو گفتند تو چرا نمی خوابی ؟
گفت هروقت نیّت کردم که بخوابم ،
دلم را دیدم
بیچاره دل ، چشم انتظارِ یار بود
کنار دربِ حیات ، نشسته بود و بیدار بود
من هم نشستم کنارِحوضِ حیاط ، نزدیکش
او منتظرِ یک دیدار بود
گفتند : اگر نخوابی ، بیمار میشوی
گفت : بی تعارف ، از زمانی که میشناسمش
دلم به عشقی شدید ،
بیمار بود
برای همین هم بود
که ازهرآنچه معنایش ، معادلِ خواب وغفلت است
همیشه بیزار بود
گفتند اگرکسی، هفت روزِمدام نخوابد میمیرد
گفت : پس تعبیرش اینست !
گاه ازشدت بیخوابی به خلسه میروم
درخلسه دیدم ، به ناکجا آبادی مرا برده اند
به جرم جستجوی معشوقم ، به جرم حق جویی
سرم خسته ز بیداری ، به حالِ دلنشینِ خواب
بالای دار بود
بهمن بیدقی 99/3/29
بسیار زیبا و دلنشین بود
موثر و پر معنی
مبین مشکلات جامعه
دستمریزاد