پنجشنبه ۱ آذر
|
دفاتر شعر اميرحسين علاميان(اعتراض)
آخرین اشعار ناب اميرحسين علاميان(اعتراض)
|
چه سترگ و با شكوه
در تيغستان،جوانه ها سبز ميشوند
و كنار هر گل سرب
يك گل سرخ ميرويد
تا هميشه باطراوت و جاويدان
تنيده اند در دل خاك
روبروي حضرت خورشيد
(تا ريشه هست جوانه بايد زد)
|
نقدها و نظرات
|
سپاس استاد گرامي ممنونم از حضورتان به مهر خوانديد | |
|
به به عالي دقيقا همينه سپاااس از شما | |
|
سپااااس استاد گرامي سرفراز باشيد حضور سبزتان ارزشمند است | |
|
به به درود استاد معيني ارجمند سپاس ممنونم از حضور گرمتان | |
|
به به داداشم خوشحالم از حضورت سپااااس از نگاهت | |
|
به به خوش امدي دوست خوبم، چقدر خاطره دارم با سبك رپ كه مشخصه مسلطي بر ان ممنونم از نگاهت كه دلگرمم به شما دوستان | |
|
قربونت شاعرِ عزیزم نظر لطفِ شماست🌹🙏🤴❤ | |
|
آفتاب گردانها را به راهت دخیل بسته ام رو کن به راه روشن فردا . آرزوی زیبایی و آرامش برای تمام فرزندان ایران و زمین | |
|
سپاس كه به مهر خوانديد ممنونم از حضورتان | |
|
سلام برادر خوبم لطفت داري حضورت باعث افتخاره | |
|
سلام درود بر شما ممنونم | |
|
سپااااس استاد همراهي شما قوت قلب اين جوانه | |
|
سلام ياور اينو قبلا گفتم يادت نمياد تو نو دوباره منتشر كردم حضورت باعث افتخارمه رفيق | |
|
درود به به خواهر مهربان و اگاه بسيار ممنونم از حضورت باعث دلگرميست عزيز هستي به دل و جان | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
دلنشین و زیباست
دستمریزاد
موفق باشید