يکشنبه ۲۷ آبان
مَحرَم شعری از امید الیاری
از دفتر شعرناب نوع شعر دلنوشته
ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۵ تير ۱۳۹۹ ۱۷:۱۳ شماره ثبت ۸۷۰۰۴
بازدید : ۴۳۶ | نظرات : ۱۲
|
آخرین اشعار ناب امید الیاری
|
عزیزم ، جانِ من ، دوستم ، برادر
کم از دَردَت بگو مَحرَم کدامَند؟
پی حرف آمدند این نارفیقان
به وقتش رو کنند پیش رغیبان
کسی دلسوز تو همپای تو نیست
تظاهر می کند غمخوار تو نیست
مبادا از غمت چیزی بدانند
درون چشم تو چیزی بخوانند
مبادا از کسی چیزی بخواهی
یا حتی از کسی چیزی بدانی
مبادا ذوق کنی جایی بخندی
یه وقت مجبور شوی لب را ببندی
برو فکری کن از چاله در آیی
درون چاه نری تنها بمانی
برو فکری کن از ارزش نیوفتی
یه جا رسوا شوی از چشم بیوفتی
|
|
نقدها و نظرات
|
استاد بزرگوارم ،نظر شما بینهایت محترمه ارادتمندم | |
|
استاد بزرگوارم ارادتمندم ،قطعا اشکالاتی هست بر من ببخشید | |
|
سرکار خانم آرام ،دوست واستاد بزرگوارم ارادتمندم | |
|
سلام از بنده ست جناب آقای انصاری ارادتمندم | |
|
سپاس و درود خدمت دوست و استاد بزرگوارم | |
|
ارادتمندم سرکار خانم بویری | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
ولی با معنی آن موافق نیستم
هر کس حریم و حرمتی دارد