سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 30 آبان 1403
    19 جمادى الأولى 1446
      Wednesday 20 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        چهارشنبه ۳۰ آبان

        نغمه ي لاهوت

        شعری از

        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)

        از دفتر بیت الاسرار نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۳۹۹ ۰۵:۵۰ شماره ثبت ۸۶۱۲۴
          بازدید : ۵۸۹   |    نظرات : ۱۶

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        آخرین اشعار ناب امیرعباس معینی(بیت الاسرار)

        سلامم ده سلام اکنون سلامی ده تو ای جانا
        سلامی کن تو اینباره سلامی از دلت مانا
         
        سحر خیزان بدیدم تو میان دشت انگاره
        صفای خاک پر تاکت سلامی باز اینباره
         
        در این قبر پر از احساس، کسان خفته در این باده
        چه آرامی و پر باری صفای گور ده باره
         
        کمی تربت ره مسجد کمی عترت ره قبله
        صفای خاک پاک گور ، بنای کسرت قبله
         
        بیا راز دل درویشِ مست پا پتی سر کش
        که مرگت رازِ مِی خوردن نباشد تو رهت برکش
         
        برو از سوی من راهی دگر آواز سر کن بد
        که تو جایت نباشد در رهِ من رو رهی آغاز سر کن بد
         
        صفای قلب جانانم وفای عهد و پیمانم
        که من دردانه یِ دندانه یِ رندانِ رندانم
         
        منم مست و سر از مستی ز خوشحالی و احوالی
        منم هست و تمامِ هستی ام آید ز رویایی و هرحالی
         
         
        صفای قلب مروه هاجر پا رهنه ی فربه
        صفای چشمه ی کوثر نگارساده ی حربه
         
         
        نوشتن مُهر معیارم محک دادِ زر و زرگر
        عیاری باشم از نورش محک تاکِ زر و زرگر
         
        که چکش خورده این روح و تمام جسم انوارم
        همه نور و صفا باشد به ذره ذره جانانم
         
        بگویم از بن خاکش ز عطر روی افکارش
        همی شهد از خود عرش است بنوشم روی ادراکش
         
        خروشم از دل و دینم نگاه صحبت کینم
        که من بی دین و بی کینم ولیکن صحبتی بینم
         
        لسان غیب و در ذاتش چو آتش هیمه اش آبی
        سرود ماکیان برکش چو دادش صیحه اش خوابی
         
        فروغ فرق فرخ را که در صبح فلق زاید
        به مانند پری گاهی چو مادر از خودش زاید
         
        به مهر مادری روشن سرود نغمه ی فرزند
        به جیغ و داد آن لعبت که نامش تحفه ی لبخند
         
         
        به روغن دان آن کاخ پر از عاج سلیمانم
        که تکیه دادم از جانم که من آهِ سلیمانم
         
        به محفل من طلب کردم نوازشهای سبحانی
        به سردابه طلوع کردم ز نوشینهای پنهانی
         
        که نوشیدم از آن آب حیات سرد ظلمانی
        بنوشم من به صدباره ز آب گرم ربّانی
         
        طلوعم میدهد آهم که من آه هستم و آهم
        فروغم داده آن آنم ، که من آهِ پر از آنم
         
        به خورشید درنده خوی آن پاره گر تاری
        به افکار پر از مهر و صفای آن همه عاری
         
        به پاره پاره افکار پر از مهر همان هندو
        به مشرق آن مونث خوان در کندو
         
        به قطعه گشتن دست همان سرباز در لشگر
        به شمشیر پر از خون نگهبان لب کشور
         
        به جای پای درویشان به انگوره شراب یشان
        به لبهای تر و پر می به دستان مغ کیشان
         
        به دانه دانه گندمهای در خوشه
        به مورانِ به صف گشته میان این همه گوشه
         
        به باران و به دریا و زمین و آسمانها ، من
        به آهِ من قسم در من ، بگویم نغمه ی لاهوت را من
         
        صفای ساغرت هجرت که می اندود پر دودم
        که این را عاشقان دانند که من پر نور و محدودم
         
        گر این پیمانه و باده شکانم بر ره و مانع
        نماند مانعی در دل همه کوشند بر مانع
         
        صفای صحبتت جانا که چنگ و ساز مطربها
        صفا داده دل ما را دلی پر سوی بربطها
         
        میان تربتان خفتم کفن از تن برون کندم
        چونان چوپانی چون موسی عصا از دست افکندم
         
        از این صبح و صفایش گو نسیم قبر افکارم
        من از گوران بدر آیم صفای گبر انکارم
         
        برآ برج فلک را دم که من هم همدمی گردم
        که این از دل برآید دم چو هردم همدمی گردم
         
        #امیرعباس_معینی #بیت_الاسرار
        #شعر_پُست_يا_كامنت_نيست
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۰:۰۶
        درود بزرگوار
        شورانگیز و زیبا بود
        دستمریزاد خندانک
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۶
        درودتان استاد بزرگوار جناب استكي عزيز
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۴۷
        باعرض سلام
        بسیار زیبابیان کردید
        هزاران درودتان باد
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        امیرعباس معینی(بیت الاسرار)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۳۷
        عرض سلام و ادب استاد گرامي
        ممنون از لطفتان خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        بهرام معینی (داریان)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۳۶
        درود فراوان ادیب فرهیخته جناب امیر عباس معینی 🌷
        بسیار نغز ودلنشین ‌ادیبانه 🌷
        دستمریزاد در پناه حق 🌷
        زینب بویری (خزان)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۳
        سلام ...
        درودبرجناب( بیت الاسرار)گرامی خندانک
        بسیاربسیاردلنشین وزیباسرودیدبزرگوار خندانک

        شادوبرقرارباشید خندانک خندانک خندانک
        فریبا غضنفری  (آرام)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۴۰
        درودتان 🌹🌹🌹
        دانیال شریفی ( دادار تکست )
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۶
        با آرزوی بهترین ها برای شما خندانک خندانک
        قربانعلی فتحی  (تختی)
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۲۲:۴۵
        درود شاعر گرامی خوب است احسن
        امیداست که دراینده اشعار جفت جورتری بسرایید
        موفق باشید خندانک خندانک خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ۰۰:۳۲
        درود بر برادر عزیز و ادیب
        بسیار توانا هستید
        زنده باد بزرگوار🌹🌹
        حسن  مصطفایی دهنوی
        جمعه ۱۶ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۵۰
        درود ها
        بسیار زیبا است
        سربلند باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۹ ۲۳:۱۰
        درود و عرض ارادت شاعر بزرگوار
        زیبا بود قلمتان رقصان گران قدر موفق باشید خندانک خندانک
        معصومه خدابنده
        شنبه ۲۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۰
        درود بر شما شاعر گرامی
        عالی و دلنشین
        🌹🌹👏
        علیرضا اسماعیلی همایون
        يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۹ ۲۳:۰۸
        درود شاعر گرامي مثنوي زيبا و استادانه خندانک
        ت  ز
        پنجشنبه ۸ آبان ۱۳۹۹ ۰۶:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        پنجشنبه ۱۵ خرداد ۱۳۹۹ ۱۹:۳۴
        درودتان خندانک
        بسیار زیبا و دلنشین خندانک خندانک خندانک
        قلمتان مانا
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2