سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        گیرم این بار چو یوسف زِ زلیخا بِرهیم

        شعری از

        مهساامیریان

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ پنجشنبه ۱ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۰۲ شماره ثبت ۸۵۶۳۱
          بازدید : ۵۴۴   |    نظرات : ۱۴

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مهساامیریان

        پیِ هر درد بگیریم ، به درمان نرسیم!
        با چنین حالتِ تشویش، به سامان نرسیم!
         
        پسرِ نوح نصحیت نپذیرد ، یعنی؛
        بر سرِ کشتیِ اجبار ، به عرفان نرسیم!
         
        گیرم این بار چو یوسف زِ زلیخا برهیم؛
        میلِ دل تا به گناه است، به ایمان نرسیم!
         
        پسِ هر رنج اگر گنج بُوَد پس زِ چه رو؟
        بر سرِ سفره ی پر رنج،به یک نان نرسیم؟
         
        ما چو برگیم که پاییز به خود میلرزد،
        سست عهدیم و به یک باد، به آبان نرسیم!
         
        همچو آن طفل که پا کوفته، اصرار کند؛
        به هر آن چیز که خواهیم،به آسان نرسیم
         
        #مهسا_امیریان
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        محمد حسین اخباری
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۷:۰۰
        هزاران آفرین بسیار زیباست
        بر سرِ کشتیِ اجبار ، به عرفان نرسیم!
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۸:۴۸
        درود بانو
        موثر و زیبا بود
        دستمریزاد خندانک
        محمد امیری
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۰۹:۲۱
        درود بانو فوق العاده بود
        محمد باقر انصاری دزفولی
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۵:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        غزلی نا ب با مضامینی عاشقانه
        سرشار از احساس می باشند
        موفق وپیروز باشید
        خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم هداوند
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۱۸:۰۶
        آفرین بر شما بانو امیریان
        بسیار بسیار زیبا
        درود بیکران بر شما
        خندانک خندانک خندانک
        "ما چو برگیم که در مهر به خود می لرزد
        سست عهدیم و به یک باد به آبان نرسیم"
        خندانک خندانک خندانک
        ایمان شاد
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۰۵
        درود بر شما
        لذت بردم خندانک
        مصطفی دهقانی
        شنبه ۳ خرداد ۱۳۹۹ ۲۱:۲۳
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        رسول رفیقی
        يکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۴:۵۳
        بسیار زیبا سرودید شاعر گرامی🌷
        فردین صمدی
        يکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹ ۱۷:۴۱
        درود بانو زبان شعر کهن است اما یک دست سرودید و دوگانگی نداشت
        اما پیرامون این بیت
        ما چو برگیم که پاییز به خود میلرزد،
        سست عهدیم و به یک باد، به آبان نرسیم!
        بسیار زیبا بود اما برای زیباتر شدن این شاه بیت به نظرم اینجوری بنویس
        ما چو برگیم که از رنگ رخ ما پیداست ( زرد رویی برگ ) خندانک خندانک
        زینب بویری (خزان)
        يکشنبه ۴ خرداد ۱۳۹۹ ۲۰:۱۲
        درودشاعربانوی عزیز خندانک
        بسیاربسیارزیباست خندانک خندانک خندانک خندانک
        اکبرامرایی
        شنبه ۱۱ مرداد ۱۳۹۹ ۱۳:۱۷
        درود قشنگ بود خندانک
        ابوالفضل زندیه شاهین
        سه شنبه ۲۸ مرداد ۱۳۹۹ ۱۲:۲۲
        درود
        بسیار بسیار زیباست
        عالی
        موفق باشید خندانک
        سینا خواجه زاده
        يکشنبه ۲ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۰۸
        عالی
        ما چو برگیم که پاییز به خود میلرزد،
        سست عهدیم و به یک باد، به آبان نرسیم!
        منصوره رفیع زاده
        سه شنبه ۱۸ شهريور ۱۳۹۹ ۲۱:۵۲
        خیلی قشنگگگگگگگ بود
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        8