يکشنبه ۲ دی
من که گفتم عاشقم شعری از علی رضایی
از دفتر شعرناب نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۳۱ ارديبهشت ۱۳۹۹ ۱۱:۱۲ شماره ثبت ۸۵۵۸۵
بازدید : ۳۷۱ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب علی رضایی
|
من که گفتم عاشقم، با قلب من بازی چرا؟
بازیت را برده ای فکر بر اندازی چرا؟
دستها را چیدم و از پیش یک بازنده ام
بر تن بازنده ام بی وقفه میتازی چرا؟
از دلم چیزی نمانده، مانده ام با بی دلی
ذهن بیمارم به طعنه گفتش از دل غافلی
دل که رسوایی برایش هیچ معنایی نداشت
گفت قلب عاشقان خیری ندید از عاقلی
مات و مبهوتم از این جنگ و جدل با عقل و دل
دل به فرمان قمار و عقل نافرمان دل
مینشیند پای بازی تا ببازد هر چه هست
قصد بردن یا تبانی نیست در دیوان دل
هر چه دارد در قمار عاشقی رو میکند
شهدِ بردن را دوباره نذر کندو میکند
نیش را با جان و دل در کام تلخش می چشد
نوش را با زهر صد عقرب ترازو میکند
لذتی می پروراند، در وجودش دردها
شعله میگیرد دلش در اشتیاق بندها
تاس بختش را تهی از پنج و ششها میکند
تا ببازد هستی اش را بر سطوحِ نردها
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
چهار پاره بسیار زیبا و دلنشین بود