سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 17 بهمن 1403
    7 شعبان 1446
      Wednesday 5 Feb 2025

        حمایت از شعرناب

        شعرناب

        با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

        هر آيه‌اي از قرآن، خزينه‌اي از علوم خداوند متعال است، پس هر آيه را که مشغول خواندن مي‌شوي، در آن دقّت کن که چه مي‌يابي. امام سجاد (َع)

        چهارشنبه ۱۷ بهمن

        هنوزز میرسد از خاک بوی یاریها

        شعری از

        غلامرضا محمدی/کویر

        از دفتر درکوچه های آشتی کنان نوع شعر

        ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۱ ۰۹:۰۳ شماره ثبت ۸۵۵۶
          بازدید : ۷۰۷   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر غلامرضا محمدی/کویر

        زعشق مانده در این باغ یادگاریهــــا

        گلی وگلشنی از فصل ِبیقراریـــــــــها

        گلی که بوی ِشرف دارد وشمیمِ وصال

        نسیم نرگسی از سمت ِرستگاریــــــها

        چمن چمن، همه از داغِ لاله ها ،لبریز

        ورق ورق ،همه خون نامه ی ِقناریها

        هنوز لاله از این باغ می دمد خونرنگ

        هنوز میرسد از خاک، بویِ یاریــــها

        مباد شوقِ شــــــکفتن کز التهاب افتد

        مباد بشکنـــد آیینـــــــــــه ی ِبهاریها

        نشسته مردم ِچشمم زگریه، حسرتناک

        شکسته زورقِ جانـــــــم،زشرمساریها

        کجاست همتِ مــــــــردانِ آهنین پیمان

        کجاست قامـــــــــت ِبشکوهِ پایداریها

        چرا چو شمع نسوزم زغم نگردم آب

        که برد بختِ ســـــــــیاهم به نابکاریها

        خزانِ غفلتم از فصل برگ وبار انداخت

        درختِ بی ثمرم ســــــــاخت در نداریها

        سفینه هایِ نجات از میانه رفت ونهاد

        مرا به دامـــــــــــن طوفانِ ناگواریها

        گذشت قافله ی صـــبح ومن سحر نشدم

        در امتدادِ شـــــــــــــــبانِ سیاهکاریها

        هنوز حسرتِ فـــــهم درست می کُشدم

        دگر چه فایـــــــده، دلمویه های زاریها

        چه کوچکانِ بزرگی به عرش کوچیدند

        خبر شـــــــــــــدند وخریدند کامکاریها

        نگار ما چه شنید از حدیثِ صحبتِ دوست

        که جان ســـــــــپرد درآغاز ِدلسپاریها

        کویر گر عطشِ وصل ِ رستگانت هست

        بخوان حکایـــــــــت خونین ِذوالفقاریها
        ۰
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5