يکشنبه ۲۷ آبان
|
دفاتر شعر غلامرضا محمدی/کویر
آخرین اشعار ناب غلامرضا محمدی/کویر
|
روزهاي چهارشنبه وپنجشنبه پانزدهم وشانزدهم مهرماه همايش نكوداشت زنده ياد مهدي اخوان ثالث در يزد با حضور بسياري از بزرگان ادب وشاعران كشوري وخارجي برگزار گرديد .من مجري مراسم اختتاميه بودم ودر ابتدا پس از سلام،وقتي همه گفتند عليك السلام من سخن را اينگونه آغاز كردم:
***********
سلامم را نكو گفتيد پاسخ ، ماه رويان ! مهرباني هايتان آباد
باغ عشقتان سرمست
دشت جانتان سرسبز
دلهاتان ز رنج آزاد
"امــــــــــــيد" اينجا اگر مي بود و اين بشكوه شور و شوقتان ميديد
بي شك بر نمي آورد آه از سينه ي مجروح!
توفان از دل ناشاد !
وبي شك برنمي آورد از نامردمي ها ،نا مرادي ها بدين سان داد
اينسان از جگر فرياد:
"سلامت را نمي خواهند پاسخ گفت ،سرها در گريبان است،
كسي سر برنيارد كرد پاسخ گفتن وديدار ياران را."
اميد امروز اگر در يزدمهمان بود ، و در "فهرج " گذاري داشت،
آنجا كز نياكانش كهن كاشانه اي برجاست ، جنب مسجدي كز دور دست روزگاران مانده در ميثاقِ ايمان ،راست
و خويشاني كه لبريز از ارادت ،تازه تازه مهر مي ورزند
واز رخسارشان داغ فراق دوستان پيداست
اگر شيريني شعر ترش را برلب مشتاقِ مشتاقان چنين ميديد، مشتاقانِ چون فرهاد،
مي فهميد آغوش محبت چيست
مي دانست عاشق كيست ! سرها در گريبان نيست !
اشك شوق افزون است ، در مي يافت باران را
اميد اينجا اگر در بزمتان مي بود ،مدهوش وفا مي گشت
گلگون مي سرود از عشق ،مستي را ومستان را !
ودست افشان عوض ميكرد با ارديبهشت عاشقي،
شعر زمستان را!
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.