پیچیده صدا :
در سکوت راهروی خلوت خانه انس* !
صدای صندلی چرخدارت ای دوست ،
چنان به عمق وجودم تلنگری بنهاد
که ذهن رفته بخوابم بنا گه پرید ز خواب
وزنده شد در من خفته دوباره
صدای جنگ مهیب بااهریمن
صدای توپ و موشک وبمب و خمپاره
صدای مهیب غرش موشک وهواپیما
که می شکافت بهر دم سینه شهری
ومردمان بسیاری بخون خود غلطان
وصدای عزیزی که بانی گم میشد
در صدا وریزش موشک وبمب ،
وسپس آژیر و ناله واهی
وسکوت مرگبار بود خاموشی
ان چنان بپا خواستند جوانان این بر واین بوم
از هر گوشه وکنار !
به شرق تا به شمال وزغرب وبمرکزتا بجنوب ،
چنان بهم گره بگرفت این رشادت وایثار
که جملگی بیکباره ودر زمانی نچندان دور
بنهادن از هر گوشه پا بفرار
دشمن ذبون وشکست خورده ومکار !
وبپاخواست بانک پیروزی از هر گوشه وکنار ،
وتو شهید زنده بماندی واین همه رشادت وایثار
وحال صدای صندلی چرخدارت امروز
صدای ناله وغم درد بجا مانده از دیروز !
بهرام معینی (داریان ) بمناسبت روز جانباز
۱۱/ خرداد ۹۳ سوم شعبان
* اشاره ای به آسایشگاه جانبازان عزیز میباشد
بسیار زیبا و شورانگیز بود
در وصف مدافعان این مرز و بوم