سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 4 آذر 1403
    23 جمادى الأولى 1446
      Sunday 24 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۴ آذر

        داستان راستین

        شعری از

        محمود فتحی چقاده

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۵ فروردين ۱۳۹۹ ۰۹:۳۹ شماره ثبت ۸۴۰۶۸
          بازدید : ۲۶۵   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر محمود فتحی چقاده

        پیرمردی بود بسیار غنی با اعتبار
        داشت فرزندان خیلی بی شمار
        آنقدر نازش کشیدن گرفتن در کنار
        بود این حیله از فرزندان نابکار
        از پرش شد پرپرو وا مانده در حال فکار
        پیرمرد در پیش خود گفت تا من زنده ام
        می دهم این ثروت را به آنها بی شمار
        ثروت خود را بداد و ماند در خانشان
        بعد چندی رانده شد از خانه این فرد بیمار
        هیچ فرزندی نیامد در کنار
        پیش خود گفت من چرا گشتم دچار
        نقشه ای از خود کشید و باز گفت
        داد پیغامی به فرزندان دوباره باز گفت
        سکه های زر گذاشتم در حصار
        باشد آن روزی آن آید بکار
        وقتی که محزون گشتم ناتوان
        جای آنها را دهم بر جمع نشان
        چون طمع کردن فرزندان آن
        گفتنش بابا فدایت می شویم
        هریکی ماهم عصایت می شویم
        پیرمرد آن عصای ناداده را گرفت
        شادی بسیار بنمود با غرور
        پیرمرد داشت کلبه ای در کنار زاینده رود
        گونی پر کرد از استخوانهای فرسوده ای
        روی آن بنوشت این منظومه ای
        تازمانی دیگیری نکند این گونه ای
        این بود نتیجه ی احسان خوب
        هرچه بود گفتم و هرچه هم نبود
        تا شود درسی برای عنکبوت
        استخوان را کرد پنهانی زجود
        گفت بعد از دیگران مثالی هرچه بود
        استخوان را در زمینی کرد فرو
        روی آن بنوشت اندک نامه ای
        هرکسی که ثروتش را قبل مرگ خود بداد
        می کنم این استخوانها را حوالش با درود
        گفت فرزندان من بسکه خوش رفتاری کردید بهر من
        استخوانهاد  باد بر هرجای شما ها فرود
        خوانندگان محترم اگر کلمه ای جابجا شده است از طرف حقیر می توانید جمله ها را صحیح بفرمایید
        سپاس گذارم
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۴:۵۴
        بسیار زیبا و آموزنده بود خندانک
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۱۵
        جناب استکی لطف فرمودین خندانک
        ارسال پاسخ
        بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۰:۰۹
        درودتان باد واقعیتی غم انگیز بود خندانک
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۱۶
        ممنونم انشالا زندگی شادی داشته باشین خندانک
        ارسال پاسخ
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۱:۵۹
        درود جناب فتحی
        پندی ارزشمند در قلمتان هست
        ممنون
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۱۷
        درود برشما مرد دانا و اندیشمند خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۲:۱۷
        هزاران
        درود برشما
        زیباوبامعنی سرودی بود
        استادگرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۱۸
        درود
        به زیبایی سخنان دلگرم کننده شما نیست
        بسیار سپاسگذارم خندانک
        ارسال پاسخ
        جلیل میاحی
        سه شنبه ۲۶ فروردين ۱۳۹۹ ۱۷:۲۱
        درود شاعر گرامی 🌹
        بسیار زیبا و آموزنده🌹
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        چهارشنبه ۲۷ فروردين ۱۳۹۹ ۰۰:۱۸
        درود برشما سپاس گذارم از لطف و محبت شما خندانک
        ارسال پاسخ
        نادر فتحی
        پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۲۳
        درود و سپاس 👏👏👏👏
        دستمریزاد عموی عزیزم🌹🌹🌹🌹
        محمود فتحی چقاده
        محمود فتحی چقاده
        پنجشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۹ ۲۳:۳۷
        نادر عزیزم از لطفت متشکرم عمو جان خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3