سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

شنبه 3 آذر 1403
    22 جمادى الأولى 1446
      Saturday 23 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        شنبه ۳ آذر

        عجب دورانی شده. این یاران هزار رنگ

        شعری از

        روح انگیز امیدی فرح

        از دفتر گهگاهی بزنگاهی ببار و نبار ای اشک نوع شعر سپید

        ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۲۰ فروردين ۱۳۹۹ ۲۱:۱۰ شماره ثبت ۸۳۸۵۱
          بازدید : ۴۰۶   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ عجب دورانی شده 
        این یاران هزار رنگ 
        برای سرنوشت عشق
        تصمیم گرفتند 
        او رفت 
        خودش را گم کند در ورق های 
        دفتر و کتاب 
        تا دور بماند  از آسیبِ 
        این دنیای بی رحم 
        تا تکمیل شود خوابهای اینان .
        عشق را فروختید ،
        و با اغیار 
        کاکتوس های خار نشین 
        علف های باغچه عکس گرفتید
        اگر همراهانت خوب بودند
        همدست بدیهای تو نبودند
        راه بد پیش رویت نمی گذاشتند .
        اهل دلان
        در این  دنیای وارونه
        در خفا اشک می ریزند و 
        به گوشه ای رانده می شوند 
         تو در قاب ها دنبال جای خالی 
        عشق می گردی
        شکست یعنی اینکه 
        راه نشانت بخواهد 
        دروغ دیگری به تو یاد بدهد. 
        راستی 
        نگفتی 
        چند تا دروغِ یادت  داده اند 
        بگو بگو :
        نه اول بگذار 
        گوشم را بگیرم 
        که بتوانم حاشا می کنم 
        که او نبود  
        در این میانه هیچکاره بود 
        راه نشانش دروغگو بود 
        قسم خورده بود 
        که عشق را به زانو در آورد .
        نمی دانست 
        که عشق زانو خورده ی او بود .
        گوش هایم را بگیرم یا نه ؟
        چشمهایم را ببندم یا نه ؟
        حقیقت این است 
        همراه دروغین  من فریب خورد .
        و پس از مدت ها دوری
        یا رو به دیوار می ایستد
        یا  
        دست بر صورتش می گیرد.
        و حواسش به او ست
        که گم نشود .
        من سوختم نه تو 
        من مُردم نه تو
        اما 
        تو فریب خوردی .   نه من .
        قاب عکس روی دیوار
        دریچه ی روبرو ی 
        آفتاب دلم شدی .
        و عشق در جستجوی دلیلی 
        که نه این نیست ؟
        سهم تو از این بازی روزگار 
        دلخون کردن عشق بود.
        نمی دانی ؟
        چه یادگارهای ارزشمندی
        به عشق دادی .
        شرمنده ترین لبخندِ 
        قاب عکس روی دیوار است . 
        و عشق در جستجوی 
        دلیلی که نه این نیست ؟
        سهم تو از این ماجرا همین 
        دلخون کردن عشق بود. 
        نمی دانی 
        چه گوارا جانی 
        به عشق دادی ؟
        پشت پا زده ام به دنیا 
        جای هیچ رد پایی نیست . 
        جز او 
        که او می رود ،
          به عشق راه نشان می دهد ،
         عشق دوان دوان به دنبال او می رود .
        رها کن خود را 
        از دام دروغگوها 
        و بیا 
        منتظرت هستم .
        با فریبِ این تشکل های دروغین 
        خودت را اسیر نکن .
        رها شو . 
        چون یاس جاری و رونده ی  شیرازی 
        به امید پرواز 
        به اوج  آسمان 
        پرواز کن... 

        نوشته ی - روح انگیز ( فرح ) امیدی _
        شیراز
        1398/12/4
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۰۶
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        محمد باقر انصاری دزفولی
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۶:۵۵
        باعرض ارادت
        با احساس وزیبا سرودید
        شاعر بزرگوارودانا
        درود برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۳۳
        درود شاعربانو امیدی گرامی خندانک
        شکست یعنی اینکه
        راه نشانت بخواهد
        دروغ دیگری به تو یاد بدهد...
        خندانک خندانک خندانک

        ما هر دو خیانت کردیم:
        تو به من... من به خودم... ( داستان تنفس اجباری_ م. فریاد)

        دریای دلتون آرام خندانک
        ایمان اسماعیلی (راجی)
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۸:۳۸
        درود بر شما بانو
        دلنشته هاتون زیباست
        و سراسر زلال
        مانا باشید به مهر
        🌹🌹🌹
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۳۰
        درود بر شما خندانک خندانک خندانک
        کیمیاطولابی
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۱۹:۳۲
        بسیارزیبا
        مهدی نساجی
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۲۰:۱۳
        رها کن خود را
        از دام دروغگوها
        و بیا ....
        سلام ودرود... خندانک
        روح انگیز امیدی فرح
        جمعه ۲۲ فروردين ۱۳۹۹ ۲۲:۰۵
        سلام
        بذرهای. دوستی و آشتی
        را کاشته ایم
        روزی سبز و بالنده خواهند شد
        سپاس مندم
        تندرست باشید
        فرح امیدی _ شیراز
        1399/1/22

        زینب بویری (خزان)
        شنبه ۲۳ فروردين ۱۳۹۹ ۰۴:۰۵
        درودبرشمابانوی عزیزم خندانک
        زیباست خندانک خندانک
        علیرضا بنایی
        يکشنبه ۲۴ فروردين ۱۳۹۹ ۱۳:۱۸
        سلام و درود
        زیبا بود
        خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3