(اربعین)
فدای لغته السته
که دل رابرده آن خطه
چه احبابی وایجابی
درنابی و اسبابی
یسوی روحه مایسمع
ای راکب راسه مایقنع
اناواقع فی حبک
ویخلیلی فی قلبک
لعد وین چان قبل
کویردل بروید ربل
به دل داری تومعشوقم
تویی تو،کل مطلوبم
الف دراربعین اشک است
که آنهم روضه مشک است
ورائش، راه ارباب است
وآن یک جمله ناب است
که کل یوم عاشورا
وکل ارض کرب بلا
و بائش باء باران است
ببار، ششماهه عطشان است
وعینش عین، عین الله است
ویائش یاء یوم الله است
که میماندفقط نونش
حسین و لجه خونش
هلال نون ، آن پیکر
ونقطه نون آن ،اصغر
رد خونش چه ممتدبود
وعاشورا مجدد بود
پدربود و پسرهایش
به خانه مانده زهرایش
که لبیک گوی روح الله
بخط خون ، ذبیح الله
چه دشتی، دشت عباس است
دوباره غصه یاس است
هویزه ، کربلا، والفجر
وخیبرتا به قدس وبدر
کجا رفتند چمرانها
چوعامربن حسانها
کجارفتندهمت ها
خدایان شجاعتها
همیشه یادتان هستیم
دل خودبرشمابستیم
دعاهاتان اثردارد
که ازآقاخبردارد؟
بیا ای ناجی تنها
وعجل فی فرج مولا
شاعر:#سیدجلال عرفانیان(فریاد)