سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 4 دی 1403
  • ميلاد حضرت عيسي مسيح عليه السلام
24 جمادى الثانية 1446
    Tuesday 24 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      سه شنبه ۴ دی

      دهر

      شعری از

      طوبی آهنگران

      از دفتر دفتر شعر طوبی نوع شعر غزل

      ارسال شده در تاریخ جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۲:۲۰ شماره ثبت ۸۲۰۴۴
        بازدید : ۶۵۶   |    نظرات : ۶

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

      دهر 
      ما در این دهر ستم به کجا افتاده ایم 
      چرا از رفیق و حبیب ما جدا افتاده ایم 
      دل خوش روز و شب بود پوش و نوش 
      چه شد در بلاه‍ای عجیب رو به فنا افناده ایم 
      خدا یا این خطر آسان رود 
      زاین همه شر به جزا افتاده ایم 
      خواسته پوشیم خرقه نام شرف 
      ما همه مهدن پاکیم از بها افتاده ایم 
      درس آموز ه مکتب آل علی بوده ایم ما
      در پی این ما جرا ما کجا افتاده ایم 
      بهر این روزها بیا ر آیین شاهنشاهی 
      ببین شر جها ن چه روزا افتاده ایم 
      در کنار مردمی از درد می نالد همی 
      منتظر بر سوار زلجنا افتاده ایم 
      تمام مردمان بانک صباهش می زنند 
      خواب ناز دیگر تمام به بلا افتاده ایم 
      گر تو خواهی این مروت نیک باد 
      پیش تو تو هر چه خؤا افتاده ایم 
      بال زدن لر قید و بند این جهان 
      گر تو خواهی بی کراافتاده ایم 
      ما چه گوییم جز به عجز 
      به تمنای دعا افتاده ایم 
      به پناه توایم بی پناه هم نرویم 
      به همه دنیای درد به دوا افتاده ایم 
      نماندیم منتظر فردای زرد 
      چون به ایما تو بی بلا افتاده ایم 
      گوش مالی می دهی دست تو خوش 
      ما به کشتی نجا افتاده ایم 
      به راه نا روا گو نفس خود رو 
      به کوکب حمت بخشا افتاده ایم 
      باده فروشی گرکنی نزر نه عجب 
      به حول غلق به دریا شما افتاده ایم 
      از نا جوان مردی روزگار نا خرد 
      از ناز پروری به جفا افتاده ایم 
      آن سروده گفت قدر یک دیگر بدانید 
      که امروزه باید بود که به ما افتاده ایم 
      ای می دانی که خاک دخمه ما 
      چرا بی شفا افتاده ایم 
      این سر بی رها کجا بود 
      که از در بار کسا افتاده ایم 
      بگیر دامن نگردی آن رها 
      دمد بر خا که جا افناده ایم 
      ااین ظلمی که می سوزد تر وخشک 
      بی پا زهر که ما افتاده ایم 
      به راستی می زنیم درب میدان مهین 
      توصل می کنیم و به خاک افتاده ایم
      ۱
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      عباسعلی استکی(چشمه)
      شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۱:۳۷
      درود بانو خندانک
      سید احسان موسوی ( سام )
      شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۵۷
      خندانک خندانک خندانک
      سمیرا_خوشرو
      شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۴۰
      درودتان مهربانوی عزیز
      برقرار باشید
      🌹🌹🌹🌹
      💕💕💕💕💕👌👌👌👌
      طوبی آهنگران
      شنبه ۱۰ اسفند ۱۳۹۸ ۲۳:۲۱
      سلام خدمت دوستان عزیز و گرامی در شعر ناب سمیمانه از شما دوستان تشکر می. کنم و از مدیر محترم سایت شعر ناب جناب لا عرض خسته نباشی خدمت شما ز اینکه این سایت را در اخنیار ما گذاشتی فدردانی میكنم و بند ممنتظرم تعداد شعرها بیست تا بشود و بعد برود ببرای ویراس داری و چاپ با تشكرفی اامانالله
      مسعود میناآباد  مسعود م
      يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۳۶
      سلام :
      بسیار هم عالی
      موفق و موئید باشید استاد بانو
      درود بر شما . ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ . خندانک
      طوبی آهنگران
      يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۰:۳۲
      سلام دوستان عزیز شعر ناب خداوند بزرگ شما را در این راه یاری کند خدمت مدیران سلام ویژه دارم
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      1