يکشنبه ۲۷ آبان
سردار دلها شعری از علیرضا ناظمی ناظم
از دفتر صدای دل نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ شنبه ۱۴ دی ۱۳۹۸ ۰۸:۵۶ شماره ثبت ۸۰۲۶۱
بازدید : ۹۰۵ | نظرات : ۱۷
|
دفاتر شعر علیرضا ناظمی ناظم
آخرین اشعار ناب علیرضا ناظمی ناظم
|
می رود او ولی نمی فهمی،می رسد او ولی نمی دانی/معنی رفتنُ نماندن را،توی این هوی و های انسانی
اهل ماندن نبودُ وبودُ و رفت،اهل گفتن نبود وگفتُ شد/ای شماها که مانده اید چه شد،نقش هاتان تمام حیرانی
لحظه هایش همیشه پر از شور،چهره اوبه سانِ کوکبِ نور/بر لبش ذکرهای استشهاد،لا اله خدای سبحانی
حال او حالتی سمایی بود ،خط مَشی اش ره وِلایی بود
در دلش شوقی از شهادت داشت،صاحب چشم های عرفانی
وطنش جای جای دنیا بود، نه فقط میهنش همینجا بود/توی سوریه وعراق ويمن،یا کنار عمادِلبنانی
دا عش از نام اوبه خود لرزید،آمری کا ازوجود او ترسید/صِه یونیست از وجود اوبه مِحَن،جان فدای تو مرد ایرانی
عاشق لحظه شهادت بود،وه چه این مرد باشهامت بود/روح او عشق بی نهایت بود ،سیدی قاسمَ السّليمانی
(علیرضا ناظمی_ناظم)
#سردار_دلها
|
نقدها و نظرات
|
سلام و درود بر شما جناب استکی سپاس از حضورتون | |
|
درودتان سرور ارجمندم بانو الهه احساس سپاس از شما | |
|
درودتان جناب محمودی سرفراز باشید | |
|
درود بر شما جناب محمودی سپاس از حضورتون | |
|
درود بر شما جناب مینا آباد ممنونم.از ابراز لطفتون شهدا هنرمندان همیشگی عالمند | |
|
درود بر شما بانو یوسفی شاعر محترم و گرامی سپاس از نگاه مهربانانه تون | |
|
سلام ودرود بر شما گرامی بانو هدیه سپاس از اظهار نظر محبت آمیز تان درودا،سپاسا،بزرگا | |
|
سلام و درو بر شما استاد فرهیخته جناب مقدم گرامی همه ایران باشنیدن خبر رجعت شهید سلیمانی دل آشفته وحزین شدند شعر پیش رو بداهه ای است که آن لحظه های سراسر درد را در آن آشفتگی حال با نهایت احساس شاعر روایت می کند سپاس استاد عزیز | |
|
درود بر شما بانو ازل ممنونم از لطفتون | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
شهادت سردار سرافراز لشکر اسلام تسلیت