زایشی نو

سلام مخلصات...
پیش از هرچیز بابت صداقت کلامم از شما عذرخواهی میکنم

این کار هرچه دارد از بند اول خود دارد
تناسب ارکانی و مراعات نظیر مانند زهدان،مادر،جنین،ناف،زاییش و تشبیه قلم به تیغ(هرچند تکراری)
کلام را از نثر دور کرده است

اما شعر از بند دوم به امید اینکه به بعد
به دره ی نثر سقوط میکند و به حرفهای روزمره ی سیاسی کشیده میشود

بند اول و دوم از نظر زیبا شناسی هیچ ربطی به یکدیگر ندارد...
واجب القتل است بند دوم یا قلمی از جنس یوسف پیغمبر میخواهد که پارچه ای بر سر آنها انداخته و شکل و شمایلشان را تغییر بدهد...

تغییر دادن فاز شعر استفاده از کلمات مدرن کنار واژگانی که هیچ هم خانوادگی با دیگر ارکان ندارند به پیش نیاز خط داستانی محتاج است که این تفاوت ها را پوشش بدهد...

باز هم عذرخواهم

مخلصات