شماره صد و چهل پنج ؛ امشب سلام
امشب سلام من به خراسان رسیده است
مهر رضا(ع) به سینه فراوان رسیده است
ای هشتمین امام فروزنده تر زشمس
نورت تمام جا زخراسان رسیده است
یاد از حرم وگنبد زر کوب کرده ام
اشکم چو سیل زود بدامان رسیده است
باب الحوائجی که کنی حاجتم روا
حاجت روا غزال بیابان رسیده است
شمس شموس غریبی به ارض طوس
فیضی عظیم از تو؛ به ایران رسیده است
هر چند زآستان تو دورم ؛ کنم سلام
پاسخ زتو به این دل نالان رسیده است
آرامشی رسیده بدل از جواب تو
اشکم زشوق به دیده گریان رسیده است
صحن جوادرا بخیالم زدم قدم
فکرم چنان کبوتر پرران رسیده است
چون آمدم به پشت ضریح بسته ام دخیل
دستم به پنجره که به آسان رسیده است
در هر رواق وارد و هرجای از حرم
رویم به هر کتیبه ز قرآن رسیده است
فرش حرم که بال ملائک همیشه هست
با چشم دل بساط نمایان رسیده است
هر دردمند زصدق بیاید بسوی تو
با یک اشاره از تو ؛ به درمان رسیده است
دانی که چیست حاجت من یا امام رضا(ع)
دل بی قرار شد به تو مهمان رسیده است
(گمنام) را حواله بده تا رسد حضور
گویم که سائل تو زکرمان رسیده است
دوشنبه شب ششم آبان نود هشت مصادف
با شهادت امام هشتم .
بسیار زیبا و دلنشین بود
یاامام غریب