سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        حرف با باران

        شعری از

        حمید پوربهزاد

        از دفتر شعر نو، سپید و نیمایی نوع شعر نیمائی

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۳۰ مهر ۱۳۹۸ ۱۶:۱۷ شماره ثبت ۷۸۱۷۳
          بازدید : ۴۷۵   |    نظرات : ۱۰

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        از سر دلتنگی و دیوانگی مثلِ قدیم
        حرفهایم را به باران می زنم
        از سرِ شب تا سحر گلپونه ها و یاد ایامی که رفت
        همدم من می شود یک قهوه و...
        سیگار و دود و خاطراتی یخ زده
        صبح از نو با شروعی تازه و با اشتیاق
        کافه گردی های پاییزیِ تهران
        خستگی، تنهایی و یک چایِ بی تو
        خواندن شعرِ فروغ و شاملو اما هنوز
        هیچ شعری مثل چشمان تو آرامم نکرد
        می روم هر جا که بودی با من و بی من ولی...
        بویِ خوبِ روزهایِ با تو بودن هست اما تو، دریغ
        میز و فنجان، چای و قندان، کافه چی
        صندلی و جای خالیِ تو و چشمانِ تر
        باز باران ذره ذره میزند بر صورتِ بارانی ام
        در دلم آرام می گویم که نومیدی خطاست
         " اندکی صبر، سحر نزدیک است "
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۲۴
        درود بزرگوار
        بسیار زیبا و خوش آهنگ بود خندانک
        حمید پوربهزاد
        حمید پوربهزاد
        پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۱
        درود بر شما استاد
        ممنونم از لطف و توجه شما خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        محمد باقر انصاری دزفولی
        چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ۰۸:۴۵

        درودبر این سرودن های زیبای شما
        شاعرگرامی
        خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمید پوربهزاد
        حمید پوربهزاد
        چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ۱۷:۵۲
        درود و سپاس از بذل محبت و لطف شما بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عنایت الله  ایرانمنش ( م تکخال )
        چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ۲۱:۰۵
        درودتان باد
        بهره فراوان بردم از سروده ی زیبای شما
        در پناه حق موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        حمید پوربهزاد
        حمید پوربهزاد
        پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۴
        درود و سپاس از حضور شما بزرگوار
        پاینده باشید و برقرار خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        شعله(مریم.هزارجریبی)
        چهارشنبه ۱ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۵۲
        درود شاعر گرامی
        زیبا نگاشتید
        حمید پوربهزاد
        حمید پوربهزاد
        پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۶
        درود بر شما
        زیبا نگاهتان همشهری عزیز
        زنده باشید به مهر خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        مسعود میناآباد ( مسعود م )
        پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۱۴:۳۶

        سلام

        در حنجره ی خلق ستمدیده اسیرم
        نشنید کسی بانگ غزلهای من ای دوست
        ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مسعود م
        بسیار عالی...
        درودبر شما ....... خندانک
        دعوتید به بامن بمان
        حمید پوربهزاد
        حمید پوربهزاد
        پنجشنبه ۲ آبان ۱۳۹۸ ۲۲:۳۷
        سلام
        ممنونم از حضور پر مهرتان
        سربلند باشید و برقرار خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        7