پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
آخرین اشعار ناب بتول رجائی علیشاهدانی(افاق)
|
تب چشم
کجاست آن شب مستی که بیخبر باشم
چگونه با تب ِ چشم تو همسفر باشم
غذای روح خودت کرده ای مرا و هنوز
ببین به غمزه چشم تو جان به سر باشم
برای عشق تو از جان گذشته این شاعر
مهم نبوده برایت که در به در باشم
هنوز یاد ِ تو در دل مثال خمره ی مِی
شراب ِ لب مانده ی هر روز کهنه تر باشم
بگو کجای جهانی که گم شدی در من
میان خاطره ها مانده خسته تر باشم
بیا که شعر بخوانم برایت آهسته
نخواه از گره کور بسته تر باشم
بتول رجائی علیشاهدانی
۲ تیر ماه ۱۳۹۸
|
|
نقدها و نظرات
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 بله متوجه شدم خیلی لطف کردید 🙏🙏🙏🙏 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
|
درود و عرض ادب استاد گرانقدر مهرتان را سپاس ممنونم از شما 🌷🌷 | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا سرودید
عید سعید قربان مبارک