الهی خالقا فرد یگانه
حکیم و قادری و جاودانه
ز شکر نعمتت عاجز زمونه
خودت فرمودی از احصا برونه
جهان پر رمز و راز و بی کرونه
ز اسرار جهان کی چی میدونه
حیا و شرم رفته از میونه
خداوندا مگر آخر زمونه
چنان شیطان تو قلبا کرده لونه
که ناحق خودش را حق می دونه
به اهل زهد و تقوی این زمونه
میگن امل یا هست دیونه
"غم و غصه تو قلبم کرده لونه"
نه در صحرا خوشم نه توی خونه
به مرگ این زندگی بهتر می مونه
چو مرغی سوخته در آشیونه
خوشا آنان که آرام جونن
بیابان گرد و بی خانمونن
کمک از نا کسان چون دام و دونه
و یا چون چوب خورده موریونه
که درد هر کسی را کس می دونه
الهی هیچ کس بی کس نمونه
برای گریه بس دارم بهونه
ولی زشت است بهر مرد خونه
یه چند تا درد دل گفتم نمونه
ولی خیلی دیگش باقی میمونه
مو که عمرم چو آفتاب لب بومه
بدا بر حال آن کس که می مونه
چو بانگ ارحیل از کارونه
نخوابم من که کار احمقونه
برایم هر چه کشتم آن می مونه
به کوش اینجا ،در آنجا مزدمونه
چو دادند نامه را تا خود به خونم
ز شرمساری ز خواندن وا می مونم
به زشتیهای خود اقرار مونه
ولای مرتضی در خونمونه
خوشم بسیار خوش چون این زبونه
به ذکر یا علی کارام جونه
مدد کارم خدای مهربونه
ولیم مهدی صاحب زمونه
مناجاتی بسیار زیبا و دلنشین بود
دستمریزاد