سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

اعضای آنلاین

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

سه شنبه 18 ارديبهشت 1403
    29 شوال 1445
      Tuesday 7 May 2024
        به سکوی پرتاب شهرت و افتخار ،نجابت و اقتدار ... سایت ادبی شعرناب خوش آمدید مقدمتان گلباران🌹🌹

        سه شنبه ۱۸ ارديبهشت

        دست بردار

        شعری از

        میم موسوی

        از دفتر شعرناب نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۵۲ شماره ثبت ۸۱۷۱۹
          بازدید : ۱۱۳۴۲   |    نظرات : ۱۱

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر میم موسوی

        صدای ارسالی شاعر:
        ای ذهن من دست بردار از جنگ‌هایِ واهی‌ام
        من را به کاری وانَدار با مختصاتِ فعلی‌ام
        آرام گردان خویش را ،فارغ از این تشویش‌ها
        اِسرار بس ،وسواس بس، خسته از این درگیری‌ام
        با کشمکش‌های نهان یا کشمکش‌های عیان
        بدتر نکن بهبود را از زخم‌های چرکی‌ام
        من را پشیمانی به‌بار، آورده از دستت هوار!
        تاکی کشیدن مو ز ماست، از کار تو ناراضی‌ام!
        کم کن ز داناییِ خویش، سختی تو ای ذهنِ پریش 
        سختم نکن با دیگران ،چون طالب خوش خیزی‌ام
        از تو بگردم گر جدا، از خویشتن گردم رها 
        بی ادّعا زین پس شَوَم ،از این جهت من جدّی‌ام
        فارغ ز بندِ تو شَوَم، تا هر افق من می‌پَرَم 
        این را دگر در گور بر، که در قفس گنجانی‌ام!
        محدودهٔ فهمم تویی، اما بفهمد چون تویی:
        « بی‌انتها بوده وجود، با این همه نادانی‌ام! »
        بهمن ۱۳۹۸
        میم موسوی
        ۹
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۴۳
        بسیار زیبا و جالب بود خندانک
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۸ ۰۱:۵۲
        آموزنده و امیدبخش

        درود خدا برشما
        مینا مرادی(ققنوس)
        چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۱۳:۳۵
        درود شاعر گرامی
        زیبا نگاشتید.
        مانا باشید
        مجتبی شفیعی (شاهرخ)
        چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ ۲۱:۲۳
        سلام دوست خوبم
        اسرار....منظورتان اصرار است؟
        ممنون که اجازه دادید بخوانم
        میم موسوی
        میم موسوی
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۰۳:۵۱
        بله قربان! خودشه 😄😄😄
        ارسال پاسخ
        حمیدنوری(احمد)
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۱:۲۱
        درود زیبا سروده ای خندانک خندانک
        مسعود میناآباد  مسعود م
        پنجشنبه ۱ اسفند ۱۳۹۸ ۱۵:۵۳
        سلام :
        درود بر شما...
        --------------------------- خندانک
        باز باران ، بی ترانه خستگی برجا گذاشت
        باز داغی بر دلِ مجنون این لیلا گذاشت

        باز سر شد روزهای بی تو ...بی چتر و کلاه
        باز هم یلدا گذشت و عشق را تنها گذاشت ----؟!
        مینا اقبالیان
        دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ۰۹:۳۳
        بسیار زیبا و با مفهوم
        امیرعلی اسفندیاری (هور)
        دوشنبه ۵ اسفند ۱۳۹۸ ۲۰:۳۵
        خندانک خندانک
        ترانه ماندگار
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۰۳:۱۴
        خندانک خندانک خندانک
         مینا جونبخش
        جمعه ۹ اسفند ۱۳۹۸ ۱۲:۵۰
        بسیارزیبابوددرودبرشما💐💐💐
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        محمدرضا آزادبخت

        د گاهی به سرم می زند شبیه زن دیوانه کوچه مان عاطفه را بخشکانم زیر نور آفتاب تا خرد شوم تا نور را ولگرد کوچه عاصی زن دیوانه کنم آری برگرد دیوانه شده از افکار کوچه گاهی خشمت آفتاب دیگر یمی شود
        ساسان نجفی(سراب)

        در همین حوالی روی صندلی کهنه ی چوبی نشسته ام اا تکیه به میز زهوار دررفته ی خیس شده از باران که بوی کاهگلی به خود گرفته اا با یک استکان چای لب سوز قند پهلو اا دلم برایت زرد شده اا گاهی سرخ و گاهیم قهوی می شود اا سینه ام تداعی خزان و پاییز در قلبم جولان می دهد اا پاییز همان فصل دوستداشتنی من و تو اا آه ه ه باز هم مثل همیشه چایم سرد شد اا سراب س ن د
        محمد رضا خوشرو (مریخ)

        شاید این غصه مرا بعد تو دیوانه کند که قرار است کسی موی تو را شانه کند
        طاهره حسین زاده (کوهواره)

        مرورِ لطفِ تان نَندیش ااا به جای این و آن نَندیش ااا رضای ایزدی را جو ااا که لبخند آوَری در پیش ااا بداهه ش
        محمدرضا آزادبخت

        توقعی از کسی ندارم این یاد همه باشد اگر هرچند سالها کسی نیاید اشتباهی فکر توقع به سرت نزند هرچند اشعار همه را می خوانم ولی بی توقعم

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        0