سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        فاعلاتن مفاعلن در خون

        شعری از

        هما تیمورنژاد

        از دفتر غزلمرگی نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۲۷ خرداد ۱۳۹۸ ۱۰:۵۷ شماره ثبت ۷۴۷۰۱
          بازدید : ۸۱۷   |    نظرات : ۱۲

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر هما تیمورنژاد

        ‍ 
        زخم های زنانه و کاری
        می رسد تا تو را تکان بدهد
        تا نهنگ تکیده در ساحل
        روی دستان مرگ جان بدهد
        در سرت هجمه ای زمستانی ست
        قار و قار کلاغ هایی شوم
        عادت ماهیانه هایت را
        لخته در لخته برف ها بر بوم...
        می تکاند هوای عشق از سر 
        چون کلاغی که برف را از پر
        می خزد در کشاله ی رانت
        سایه ی سرد دست همبستر
        تا ابد در خودت فرو رفتی
        بر رگ و ریشه ات تبر ، می زد
        مثل مرداب در خودش تنها
        هیچ رودی به تو نمی ریزد
        مرد مغرور و سرد و بی احساس
        مثل یک تابلوی گلدوزی
        زده سوزن به مغز و جمجمه ات
        چشم هارا به مرگ میدوزی
        در سرت قصد خودکشی داری
        با دو چشمت ،دو تاول پر خون
        با دو سُم کوبِ قوم تاتاری
        می زنی از جنازه ات بیرون
        موج باران بی امانت را 
        خون چکان می چکی جهانت را
        بر سر و روی خسته ی دنیا
        چشم خورشید نیمه جانت را
        می خزد زیر دامنت مردی
        در سراشیب گردنت مردی
        می دوی در ادامه ی کابوس
        می دود در رگ و تنت مردی

        در زد و بند با خدا هستی
        روی عرشی که ناخدا هستی
        بوسه ی موج و گونه ی صخره
        اوج فریاد و بی صدا هستی!
         مرگ دیباچه ای زری دارد
        در تنت قصد دلبری دارد
        در تو دیوآنه باله می رقصد
        آه! او صورت پری دارد

        از دو چشمت ، دو تاول پر خون
        یک زن مرده می زند بیرون
        تیغ روی گلوت می رقصد
        فاعلاتن مفاعلن در خون
         
        #هما_تیمورنژاد
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عليرضا حكيم
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۰۹:۰۸
        شعر زیبا بود در قالب چهارپاره روایتی از سختی و آراسته به آرایه ها
        موفق باشید
        خندانک خندانک خندانک
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۵۵
        درود بانو
        غمگین و زیبا بود خندانک
        یدالله عوضپور    آصف
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۳:۳۷
        درود بانوی گرامی
        چهارپاره ای به سزا سروده اید
        بسیار عالی
        آفرینها برشما
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۴۹
        خندانک خندانک خندانک
        منوچهر منوچهری (بیدل)
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۵۰
        سلام بانو زیبا سرودی بی نهایت تشکر خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ابراهیم هداوند
        سه شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۹۸ ۲۳:۰۶
        درود بر شما بانو تیمورنژاد گرامی
        بسیار شاعرانه و خیلی خیلی زیبا بود
        دستتان درد نکناد و برقرار باشید
        خندانک خندانک خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ۱۹:۱۴
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        حسین دیلم صالحی
        چهارشنبه ۲۹ خرداد ۱۳۹۸ ۲۱:۵۱
        سلام شاعر گرانقدر
        زیبا وغمین سروده اید
        کلاردشت واین هم زیبایی شعر غمگین از کجا آری ؟
        زندگیتان مملو از شادی باد
        خندانک خندانک خندانک
        سیاوش اسفندیاری
        پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۴:۳۱
        آفرین خندانک خندانک
        عاشقانه ایی غمگین و پر احساس خندانک خندانک خندانک
        محمدزبیر براهویی (میم دادخواه)
        پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ ۰۵:۳۵
        درود بانو بسیار زیبا و دلنشین بود مرحبا خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        پنجشنبه ۳۰ خرداد ۱۳۹۸ ۱۷:۵۱
        سلام بربانوی ادیب عزیز
        درودتان بسیار زیبا وقشنگ سروده اید مرحبا
        آفتاب بختتان فروزان درخت دانشتون پر بار تراز هرروز
        الهی آمین درپناه خدای مهربان باشیدآمین خندانک خندانک خندانک
        مریم محبوب
        دوشنبه ۳ تير ۱۳۹۸ ۰۹:۳۰
        درود خندانک

        تیغ روی گلوت می رقصد
        فاعلاتن مفاعلن در خون

        خندانک خندانک خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3