يکشنبه ۲۷ آبان
حوای دیروز شعری از محسن وحدتی(حرمان)
از دفتر شعرناب نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ شنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۷ ۲۳:۲۱ شماره ثبت ۷۲۲۰۲
بازدید : ۵۰۸ | نظرات : ۵
|
دفاتر شعر محسن وحدتی(حرمان)
آخرین اشعار ناب محسن وحدتی(حرمان)
|
دیگه توو دنیای امروز
هر طرف گندم و سیبِه
جای عاشقانه توی
دل همسفر فریبه
ما به هم وقتی رسیدیم
مثل هم ندیده بودیم
ما تو رو شبیه حوا
منو آدم دیده بودیم
....
وقتی عاشقانه سر زد
تب خواستنت به جونم
التهاب سرخ عشقت
شعله زد به رنگ خونم
ولی ما مجنون و لیلی
توی قصه ها نبودیم
ما با عشق آسمونی
حتی آشنا نبودیم
دستمون از هم جدا شد
وقتی گفتی خیلی خستم
رفتی اون لحظه که تازه
دل به عشق تو میبستم
....
کاشکی تو بهم میگفتی
چرا از من دوره راهت
چرا ممنوعه نگاهم
به دو تا چشم سیاهت
من با سیب سرخ حوا
مگه عاشقی نکردم
دین عشق ادا نمیشه
نگو دنبالت نگردم!
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
زیبا بود