سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        باید رفت

        شعری از

        مازیار ماز

        از دفتر شعرناب نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۷ ۱۶:۳۳ شماره ثبت ۷۱۱۳۲
          بازدید : ۳۲۲   |    نظرات : ۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مازیار ماز

        بعضی اوقات فقط یک چیز برایم باقی می ماند تا به آن فکر کنم؛
        فکر کردن به این تصمیم که تمام زندگی ام که می تواند در یک چمه دان خلاصه شود را جمع کنم و بروم.
        بروم به یک جای دور، 
        حال می تواند دره ای در یکی از مناطق سرد کوهستان های شمالی باشد،
        یا کویر سوزانی در سرزمین جنوب.
        یا میتوانم یک خواب عمیق را مورد هدف قرار دهم.
        بر روی مقصد می شود چانه زد تنها مسئله غیر قابل تغییر رفتن است؛
        باید رفت، هر کجا که باشد!
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۹:۰۷
        درود بزرگوار خندانک
        همایون طهماسبی (شوکران)
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۳:۰۲
        درودتان
        خندانک خندانک خندانک
        کبری یوسفی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۱۴:۱۸
        درودتان
        درپناه حق
        خندانک خندانک خندانک
        رسول رفیقی
        دوشنبه ۱۵ بهمن ۱۳۹۷ ۲۱:۳۹
        درود متنی بسیار تاثیر گذار 🌷🌷🌷❤
        چمدوناتو می بستی تو سکوت
        پیاده می رفتی توی غروب
        به دنیا گفتی باشه آقا من
        باختم برد مال توئه درود...
        اینم شعری از بنده در ادای همراهی قلم زیبای شما
        مازیار ماز
        مازیار ماز
        چهارشنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۷ ۱۶:۳۶
        ممنونم از تعریفتون
        شعر شما هم زیباست
        مخصوصا قسمت اخرش
        "باختم برد مال تو"
        چه قدر دنیا رو بی ارزش نشون میده این جمله
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        5