برو از من به دور شو ای مریضی
که کار ما نیوفتد بیمارستان
که باشد بر فنا دنیا و مالم
که من صید باشم و دام بیمارستان
خصوصی دولتی را فرق چه باشد
بگیرد پول دگر جان بیمارستان
پرستاران طلب دارند ز بیمار
که جرم دارد مریضی بیمارستان
پذیرش کی دهند آن محتضر را
که مرگ شیرین تراست از بیمارستان
تجارت میکند دکتر در اینجا
تجارتخانه است این بیمارستان
حسابت را رسند تا ریز آخر
که روز محشر است در بیمارستان
اگر بیمه نداری کافری تو
که ملک مسلمین است بیمارستان
قسم بقراط خوردی ، بی خیالش
که جان بی ارزش است در بیمارستان
به بیمار گر شوی همراه و یاور
کرایه چون هتل در بیمارستان
رضایت نامه ده مرده مریض ات
نباشی شاکی از این بیمارستان
به حیس عکس نگر بر روی دیوار
سکوت کن ، لال شو در بیمارستان
اگر پولت تمام ترخیصی ات منع
گوانتانامو است این بیمارستان
محبت گر کنند شاید شبانه
بیابان خوابی جای بیمارستان
برو هرجا که خواهی کن شکایت
رئیس چون کوه و قله بیمارستان
به مستضعف بگو باید بمیری
نشین بر کوخ که کاخ است بیمارستان
اگر درگیر شدی و چاقو خوردی
بگرد تا هم بگردد بیمارستان
بکَس ربطی نداره گر بمیری
که اینها حرف دین، نه بیمارستان
به کافر ها نگر در کل دنیا
نرفته حج کسی از بیمارستان
نه حاجی دکتر و نه کربلایی
نه قبله اش مشخص بیمارستان
زنان بی حجاب با موی رنگی
چه اکرامی کنند در بیمارستان
ترحم میکنند بر آن غریبی
که پول و چک نداده بیمارستان
نه پارتی بازی و نه زیر میزی
رئیسش ابله است آن بیمارستان
قیامت گر شود پاسخ چه گویند
نخوانده کس نماز در بیمارستان
خدایا مسلمیم یا حقه بازیم
نطارت پس کجاست در بیمارستان
بهشت آری ولی دوزخ ندیدیم
خدایان غافلند از بیمارستان
خدایا پول بده یا جان سالم
عدالت یعنی پول در بیمارستان.