آه، خاطره است

 

مثل مرگ ممتد قو، در گنبد نیلی موج
مثل ابر طوفنده ی گرگهای سفسطه انگیز
نعل غلیظ اسب نوامبر در مرغزاری بور
مثل نخاع آبی باغهای گرم شارون پاییز
مرواریدهای سیاه تاجهای نقره ی لونا
مستی فنجانهای نیلوفرین دختر آدم
کبوتران جنگل بژ ، سمفونیهای خونی سرد
در انقلاب گلهای خلیج طلایی مبهم
آه، پاییز ، آتشین_ رقص جلگه های کبود
رودهای بلوط وحشی، شفیره ی طنین آویز
غلظت یخ آمیخته به آلاچیق دودی گنگ
آه، مرغ خیزابهای جنون، مه خطا آمیز!
ساعت بوته های توت_فرنگی نهر خموش
در شب شهر گیلاس های برج کوهستان
تنجش قطبنمای خیره ی صدف_ آشام
وحشت بافته های نت عطف یک باران
شوق برخاسته ی کویر نهانزاد سپید
در لباس چندضلعی هر آسمان جاری!
شبچراغهای زرد روشن معبدی غمگین
در محاق بنفشه،آه ای همیشه بیداری!
آه پاییز! شرقی فصل وسوسه انگیز
لایه های دوزیست جهانهای کوچک دور
فلسهای صورتی الهه ی ساقه های متین
جذبه ی سربی سرخرنگ حماسه ی نور
آه پاییز! کاشانه ی سوخته ی تاریخ
ابتلای ستونهای تمدن به سبزی عور
ملودیهای یشم کوچ غاز بومی برف
اپرای معلول رخ، بیچهرگی کژ شور
موسم یال کتیبه های آریایی نبض
جاودانه ی عشای مسیا، در ماه
خانقاه های شراب اهرام حبابی عشق
جیغهای بنفش پرندگان غریب بندرگاه
.
.
.
چنگ در امتناع هارمونیهای حیات
سبوی خزان عمق رنگهایی باکره است
غوطه ای رازناک به ستیغ عهد خدای نول
فوجهای فصول عام شعر، خاطره است.......

 

 

پاییز 96