شنبه ۱ دی
محنت فراق شعری از بهروز فرجی
از دفتر صدای سخن عشق نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ چهارشنبه ۶ تير ۱۳۹۷ ۰۰:۵۰ شماره ثبت ۶۶۱۳۹
بازدید : ۳۶۵ | نظرات : ۸
|
آخرین اشعار ناب بهروز فرجی
|
گفتم حذر ز ما کن ، گفتا که دوری ام چون ؟
گفتم که بگذر از دل ، گفتا درآ به افسون
گفتم مرا نباشد ، گنجی جز آبرویی
گفتا تو بخششی کن ، بخشم تو را صد افزون
گفتم ز عشق و شوراَت ، رسوا شوم چو مجنون
گفتا شرر همین است ، آتش زند به هامون
گفتم که درنگاهت ، سوز و بلا عیان است
گفتا که رسم عشق است ، اشکی چو رود جیحون
گفتم چه میکشانی ، بر محنت فراقت
گفتا که ره همین است ، بیدادِ چرخ گردون
گفتم که داغ حسرت ، بر دل چه می نشانی
گفتا که عاشقی را ، آه است و آتش و خون
|
نقدها و نظرات
|
سلام و سپاس استاد گرانقدرم | |
|
سپاسگزار مهرتان دوست عزیز و گرامی | |
|
سلام و سپاس دوست فرهیخته و گرانقدر | |
|
سلام دوست گرامی . به مهر خواندید.سپاسگزارم دوست فرهیخته | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بسيار زيبا بود