پنجشنبه ۴ بهمن
به مناسبت پیروزی پرافتخار تیم ملی ایران در برابر پرتغال شعری از سمیراعزیزی
از دفتر حسرتکده نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۵ تير ۱۳۹۷ ۱۸:۳۰ شماره ثبت ۶۶۱۲۳
بازدید : ۲۷۲ | نظرات : ۳
|
آخرین اشعار ناب سمیراعزیزی
|
1.
کنون رزم بیرانوند و رونالدو شنو
پنالتی بزد و به خود گفت نو
دلیری که بد نام او بیرانوند
بکرد نام ایران ما سربلند
چو پیروز میدان شد از هر نظر
بباید به او داد هم سیم و زر
قضا را چنین بود بر چشم خیر
که آوازه ی او بشد چشم گیر
در اندیشه بودش ز کار دلیر
مبادا زند توپ او را به تیر
بزد توپ خود را به دروازه اش
که از او بگیرد هم آوازه اش
پنالتی او را گرفت آن چنان
که خلقی از او شد همه شادمان
برآورد دستان خود را چو شیر
که در پنجه افکندش او ناگزیر
نترسید و در دل نهان کرد ترس
که باید بدادش دگر باره درس
چنین شوت هایی نباید به گل
که بیهوده گویندش او را که هل
جهان بخش از کار او شد شگفت
و سردار ایران شد از او کنفت
بگفتا که این آزمودن خطاست
چنین داوری را قضاوت جفاست
چنین تیم را جام باده ست مفت
کنون وقت خواب است باید بخفت
نفس ها همه حبس در سینه بود
و روشن از آن صبح آدینه بود
اگر چه نبردی به سختی گذشت
ولی حد ما را نبود این شکست
چنین داوری را به پولش خرید
که چشم بدش را پنالتی ندید
به جوش آمد از خون ما انجمن
بشد گل همه دشت ها از چمن
دقایق به سختی به سر می رسید
و داور که در سوت خود می دمید
به کر نر زد آن توپ را حاج صفی
که بر باره ی او بباید دفی
همه خلق خشنود از سانت او
و خلقی سرافکنده و مات او
چو سردار بر سر بزد توپ را
کریم هم بزد آن گل خوب را
بدادش بدین سان پنالتی جواب
که این گونه بازی کند بی حساب
بشوییدن از چشم خود کام ها
چو ناحق کند خون دل جام ها
زمین غرق شادی هر بار بود
در اندیشه ی نام سردار بود
فروهشت خورشید چشم از نگاه
جهانی به تاریکی شب سیاه
دگر باره افتاد چشمش به ماه
که درسینه پنهان کند خشم و آه
نباید چونین ظلم هایی روا
که باید خوروشید در رزمگاه
چنان بر خروش آمد آن دادخواه
که چشم از نظرها بگیرد و راه
چو سنگین بشد نام کیروش شاه
و فرخنده آمد در این جایگاه
به او داد باید چونین نام ها
که بر داشت او این چنین گام ها
بهین باید او را ز نامش چنین
شود سر مربی ایران زمین
هماوردمان را نبود این نفس
که اینگونه بی باره گشتند و خس
به بار آمد آن قرص کیهان خدیو
ز بنیاد ایرانیانی غریو
بشد روشن از نور چشمانمان
جهانی که تاریک می باید نهان
چو اشکی که بر چشم ما شد روان
ز پیروزی نام ایرانمان
به تدبیر و کردار نام آوران
و فریاد شور آفرینانمان
زمین غرق گل های جانانه شد
و از نام یوزان چو افسانه شد......
سمیراعزیزی
#اشک
4/4/1397
2.
امروز خندان آمدید
پیروز میدان آمدید
این جام از آن شماست
چون سرفرازان آمدید..
سمیراعزیزی
#اشک
4/4/1397
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
بجا و زيباست
حماسي
زنده باد ايران