سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        * عجب آشفته بازار است اینجا *

        شعری از

        مازیار نظری

        از دفتر غریبه نوع شعر مثنوی

        ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۱ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۲۹ شماره ثبت ۶۵۶۰۰
          بازدید : ۵۰۲   |    نظرات : ۱۵

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر مازیار نظری

        (اینجانب حساسیت بالایی به پاکی شعر دارم و استفاده از واژگان و افعال ناپسند را در زبان شعر جایز نمی دانم ، ولی در سرودن این مثنوی که شان نزولش رفتار غیر اخلاقی یک مرد در کسوت معلم یا ناظم مدرسه می باشد ؛ به ناچار دو فعل برای رساندن پیام به کار گرفته شده است که پیشاپیش از شما خوانندگان فهیم و ادیب پوزش می خواهم.تعداد ابیات این مثنوی بیش از 50 بیت است ولی به دلیل پایبندی به عفّت کلام در شعر ، گرفتار خودسانسوری شدم و تعداد ابیات را به کمتر از نصف کاهش دادم.)
         
        عجب آشفته بازار است اینجا
        شبیهِ عهدِ قاجار است اینجا !
        به قدری کشورِ ما خر تو خر شد
        که گاوِ نر ، سوارِ گاوِ نر  شد !
        نمی دانم مگر اینجا چه رازیست ؟
        بسـاط  و رونقِ همجنسبازیست !
        مربّی در هنرجـو می گذارد
        معلّم در محصّل می فشارد !
        شگفتم ریشـهِ این واقعه چیست ؟
        و یا که باعثِ این فتنه ها کیست ؟
        بیامیــزد معلم با محصّل ؟!
        دو پای عقلِ من افتاده در گِل
        محصّل جای اولاد است ، ناظم !
        شبیهِ طفل و نوزاد است ، ناظم !
        محصّل  بچّه و بی شیله پیله است
        چه داند مدرسه عینِ طویله است ؟
        فریبِ یک محصّل نیست مشکل
        که پاک است و ندارد کینه در دل
        به آسانی توان هوش از سرش بُرد
        و بعدش هر بلایی بر سر آورد !
        ولیکن فکـرِ شیطانی روا نیست
        عدول از خُلقِ انسانی روا نیست
        تمامِ فکر و ذکرِ تو لواط است !
        تو را با  آدمی هم اختلاط است ؟
        خودت جای پدر بگذار یکبار
        عزیزت در خطر بگذار یکبار
        هر آن کس که نشان از مرد دارد
        سـراپای وجـودش  درد  دارد !
        تو را در سر  پیـامِ انبیـا نیست ؟
        مگر در چشمِ هیزِ تو حیا نیست ؟
        چه فعـلِ مبتـذل کردی تو نامرد !
        به رفتارت دغل کردی تو نامرد !
        تبـه کـردی تو شـغلِ انبیـا را
        به بازی داده ای شرم و حیا را
        معلّم هستی و این بیت خواندی
        ولیکن حِکمتش از سینه راندی :
        " فلک آیینـهِ عدل است ، شاید
        که هـر چـه از تو بیند وانماید "
        مگر این مملکت صاحب ندارد ؟
        که یاغی جای ناظم می گمارَد !
        عجب آشفته بازار است اینجا
        شبیـهِ عهدِ قاجار است اینجا !
         
        مازیار نظری  ( 10 خرداد 1397 )
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        جمیله عجم(بانوی واژه ها)
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۷:۱۹
        خندانک خندانک خندانک
        درودبرشما خندانک خندانک
        بسیارزیباو بجاست خندانک خندانک خندانک
        خدا خودش به داداین ملت برسه خندانک
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        خندانک خندانک خندانک
        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۴۸
        درود بانوی ادیب و ارجمند

        یکی از رسالتهای اهالی قلم و شاعران اینه که زبان مردم جامعه خود باشند و معضلات اجتماعی و دردهای دیگران را بیان کنند.

        متاسفانه این موضوع به قدری تکان دهنده و خطرناک است که جا داشت ( و دارد ) هر اهل قلمی و هر شاعری به زبان خودش این عمل غیر انسانی را نقد کند.
        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۹:۱۸
        درود بزرگوار
        بجا و زیباست خندانک خندانک خندانک
        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۴۹
        درود بزرگوار

        رسالت شاعری حکم می کند که در برابر ناملایمات اخلاقی سکوت نکنیم و زبان اعتراض بگشاییم.

        خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        م فریاد(محمدرضا زارع)
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۰۸:۱۲
        درود آقای نظری گرامی خندانک
        سا نسور شده ش که اینه وای بحال نشده ش خندانک
        از شوخی که بگذریم
        یکی از رسالتهای هنر همین بیان غمها و شادیهای گفته و ناگفته و شریک شدن در غم و شادی مردمه.
        آئینه دل هنرمند نقش زمانه رو منعکس میکنه
        و زشتی زمانه گناه هنرمند نیست...

        آفتاب اندیشه تون تابان خندانک


        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۵۵

        درود جناب زارع ، شاعر ادیب و ارجمند

        یکی از رسالتهای اهالی قلم و شاعران اینه که زبان مردم جامعه خود باشند و معضلات اجتماعی و دردهای دیگران را بیان کنند.

        متاسفانه این موضوع به قدری تکان دهنده و خطرناک است که جا داشت ( و دارد ) هر اهل قلمی و هر شاعری به زبان خودش این عمل غیر انسانی را نقد کند.

        هر چند که در بیان و تشریح دردهایی از این دست ؛ شاعر یا اهل قلم به ناچار مجبور به استفاده از بعضی افعال و واژگان میشود ، به نظر من ایرادی هم ندارد ( البته شما هم با بینش بلندتان تایید فرمودید ) همانطور که شاعران دوره مشروطه مثل : زنده یاد میرزاده عشقی ، نسیم شمال ، ایرج میرزا ، ملک الشعرای بهار و ... برای بیان دردهای اجتماعی از واژگان به ظاهر آب نکشیده استفاده کرده اند.

        تندرست بمانید و برقرار خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۱۱:۲۲
        درود بزرگوار خندانک خندانک خندانک خندانک
        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۵۶
        درود ادیب بزرگوار

        رسالت شاعری حکم می کند که در برابر ناملایمات اخلاقی سکوت نکنیم و زبان اعتراض بگشاییم.

        تندرست بمانید خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        نیره ناصری نسب
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۱۶:۰۱
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        درود بر شما بزرگوار
        تلخ اما واقعی
        قلمتان توانا خندانک خندانک خندانک خندانک
        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۵۶
        درود بانوی ادیب و ارجمند

        یکی از رسالتهای اهالی قلم و شاعران اینه که زبان مردم جامعه خود باشند و معضلات اجتماعی و دردهای دیگران را بیان کنند.

        متاسفانه این موضوع به قدری تکان دهنده و خطرناک است که جا داشت ( و دارد ) هر اهل قلمی و هر شاعری به زبان خودش این عمل غیر انسانی را نقد کند.

        دلتان شاد خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        شنبه ۱۲ خرداد ۱۳۹۷ ۲۰:۲۵
        سلام بر شما
        بقول استاد صحبت عزیز
        هرکه قرآن را بخواند بی عمل/عاقبت مانند طوسی میشود...
        مازیار نظری
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۵:۵۹
        درود بزرگوار

        یکی از رسالتهای اهالی قلم و شاعران اینه که زبان مردم جامعه خود باشند و معضلات اجتماعی و دردهای دیگران را بیان کنند.

        متاسفانه این موضوع به قدری تکان دهنده و خطرناک است که جا داشت ( و دارد ) هر اهل قلمی و هر شاعری به زبان خودش این عمل غیر انسانی را نقد کند.

        به قول حضرت سعدی علیه الرحمه :
        عالم بی عمل به که مانَد ؟ به زنبورِ بی عسل

        وقتی که جامعه با ریا و تظاهر اشباع شود ، اینگونه هم می شود.
        ارسال پاسخ
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۱:۵۹
        درود بزرگوار

        یکی از رسالتهای اهالی قلم و شاعران اینه که زبان مردم جامعه خود باشند و معضلات اجتماعی و دردهای دیگران را بیان کنند.

        متاسفانه این موضوع به قدری تکان دهنده و خطرناک است که جا داشت ( و دارد ) هر اهل قلمی و هر شاعری به زبان خودش این عمل غیر انسانی را نقد کند.

        به قول حضرت سعدی علیه الرحمه :
        عالم بی عمل به که مانَد ؟ به زنبورِ بی عسل

        وقتی که جامعه با ریا و تظاهر اشباع شود ، اینگونه هم می شود.

        خندانک خندانک خندانک
        مازیار نظری
        يکشنبه ۳ تير ۱۳۹۷ ۱۲:۰۳
        از همه بزرگواران بابت تاخیر در جواب پوزش می خواهم ،
        کمبود زمان و گرفتاری های زندگی در این آشفته بازار ؛ پرداختن به علایق ارزشمندی مثل هنر ، شعر و ادبیات را از ما دوستداران ادب پارسی سلب کرده است.

        یک لاشه اگر سگی به دندان دارد
        سهمی هم از آن شریکِ چوپان دارد
        شاعر به چه شوق شعرِ تَر انگیزد ؟
        وقتی که همیشه غصّهِ نان دارد !
        ( مازیار نظری)
        سعید فلاحی
        شنبه ۱۳ مهر ۱۳۹۸ ۰۳:۳۶
        درود و ادب و احترام هنرمند گرامی
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        احسنت بر شما
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        موفق و موید باشید
        خندانک
        خندانک
        خندانک
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        میر حسین سعیدی

        لاله و گل نشانه از طرف یار داشت ااا بی خبر آمد چنان روی همه پا گذاشت
        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        نرگس بخواب رفته ولی مرغ خوشنواااااااگوید هنوز در دل شب داستان گل
        میر حسین سعیدی

        رها کن دل ز تنهایی فقط الا بگو از جان ااا چو میری یا که مانایی همه از کردگارت دان
        نادر امینی (امین)

        لااله الا گو تکمیل کن به نام الله چو چشمت روشنی یابد به ذکر لااله الا الله چو همواره بخوانی آیه ای ازکهف بمانی ایمن از سیصد گزند درکهف بجو غاری که سیصد سال درخواب مانی ز گرداب های گیتی درامان مانی چو برخیزی ز خواب گرانسنگت درغار مرو بی راهوار در کوچه و بازار مراد دل شود حاصل چو بازگردی درون غار ز زیورهای دنیایی گذر کردی شوی درخواب اینبار به مرگ سرمدی خشنود گردی زدست مردم بدکار
        میر حسین سعیدی

        مراد دل شود با سی و نه حاصل ااا به کهف و ما شروع و با ه شد کامل اااا قسمتی از آیه سی ونه سوره کهف برای حاجات توصیه امام صادق ااا ما شا الله لا قوه الا بالله اال

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3