يکشنبه ۲ دی
ابر خاکستر نشین شعری از هما تیمورنژاد
از دفتر غزلمرگی نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ جمعه ۲۱ ارديبهشت ۱۳۹۷ ۱۹:۳۸ شماره ثبت ۶۵۱۰۰
بازدید : ۷۹۵ | نظرات : ۱۵
|
آخرین اشعار ناب هما تیمورنژاد
|
ردّ انگشتان تو روی تبر جا مانده است
کاج زخمی از نفس افتاده بر جا مانده است
اوج می گیری و خون می ریزد از فوّاره ها
زیر پایت زندگیِ یک نفر جا مانده است
گرگ بالان دیده ام هم زوزه ی طوفان درد
مرگ با لبخند شومی پشت در جا مانده است
بعد تو گم کرده راه خانه ام را خواب خوش
ابر خاکستر نشین در چشم تر جا مانده است
مثل ققنوسی که جان می گیرد از خاکسترم
روح سرکش تا قیامت شعله ور جا مانده است
مرگ می خواند مرا با لحن داوودی خود
جای پای رفتنت در این اثر جا مانده است
#هما_تیمورنژاد
|
|
نقدها و نظرات
|
درود بر شما جناب زارع گرانقدر ممنونم بابت نظرات ارزشمندتون در مورد اینکه گرگ باران دیده درسته یا بالان دیده بنظر میاد فرقی نمیکنه هر دو شکلش کاربرد داره و از طرفی بالان تله ی مخصوص گرگهاست و خیلی دور از ذهن نیست و گرگ باران دیده رو هم تو چندتا شعر دیدم و از استاد یاغی تبار و استاد میرزایی در موردش پرسیدم و این دو بزرگوار هم گفتن خیلی فرقی نمیکنه بالان شکل صحیح ضربالمثل هست ولی باران دیده بیشتر بکار رفته شده نظر همگی شما بزرگوارن محترم هستش و ممنونم ازتون
| |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
جالب و زیباست
مزین به نقد نافذ جناب زارع عزیز