ذات حسود...

درود گرامی
داستانی زیبا !
موفق باشید

درود بزرگوار
جالب و زیباست

درود شاعر ارجمند

زیرکانه بود

بسیار زیبا بود.درود.طنزی جالب... ممنونم از این اثر زیبا

سلامـ
چه طـــــنز نابے
اول صبحـــی حال داد
ممنون از انرژے و شادے بخشیتون
مانا باشین
در آغاز حمله مگس هایم آروم آروم

درود برخسروی عزیز زیبا وعالی وبامزه بود لذت بردمقلم خوبی دارید

مثنوی زیبا و جالبیست ...
درود ها برشما بزرگوار ...

درود بر شما استاد گرامی جناب خسروی فرد
مثنوی خیلی عالی سرودید احسنت دستمریزاد
سلامت وبرقرار باشید ان شاءالله

سلام و عرض ادب جناب خسروی فرد عزیز
زیبا و جالب بود.
پاینده باشید

درود بر جناب خسروی فرد
دسته دنیا عرا ای شعر رنگینه
منی طنز گجری درباره مگس تقدیمته مکم ولی نمزونم شاعره ی کیه:
"مگسی را کشتم..
نه به این جرم که حیوان پلیدیست،بد است...
یا نه چون نسبت سودش به ضرر،یک به صد است.....
طفل معصوم به دور سر من می چرخید..
به گمانش قندم!یا که چون اغذیه محبوبش،تا به آن حد گندم...
ای دوصد نور به قبرش بارد،مگس خوبی بود!
من به این جرم که از فکر تو بیرونم کرد،مگسی را کشتم

سلام و عرض ارادت
خیلی قشنگ بود.
یاد شاهنامه افتادم.داستان افرسیاب.
برو راست چپ کرد و خم کرد راست
خروش از خم خرچ چاچی بخاست

سلام ودرود
بسیار زیبا.....دستمدیزاد....
با آرزوی سلامتی...

درود بیکران جناب خسروی فرد عزیز

درود جناب خسروی
زیبا و جالب انگیز بود

درود آقای خسروی فرد گرامی
آفرین بر این ذوق و طبع روان
اگه اشتباه نکنم باطنی حکمت آموز پشت این ظاهر طربناک هست
و اون مگس حسادت هست که خواب از چشم آدم حسود می رباید و تا حسود این حس کاذب و ملال آور رو در درون خودش از بین نبره راحت و آرام نداره
وگرنه مگس علیه السلام که گناهی نداره
بقول سهراب:
و نخواهیم مگس
از سر انگشت طبیعت بپرد

شاد و تندرست باشید

بسیار زیبا
سپاس از لطفتون گرامی

سلام جناب خسروی فرد ارجمند
طنز بسیار زیبا و درستی بود
آفرین