خودکشی شاعرانه
با همه وابستگی هایی که در دل داشتم
باورت می شد که نصف عشق مشکل داشتم؟!
عشق جانم را گرفت اما مرا تنها گذاشت
ناتوانم کرد، عمری... پای در گل، داشتم!
خود پس از عمری نشاط، اکنون چنین افسرده ام!
روزگاری بود... در سر شوق محفل داشتم
این چنین دیوانه بازی هایی از من دور بود!
چون به زعم خود، سری ناترس و عاقل داشتم!
خوب می دانی دلم از ابتدا چون شیر بود
گرچه با عشق تو یک مقدار مشکل داشتم!
سخت می ترسیدم از عاشق شدن، روز نخست!
ترس بیش از حد ز دریا، میل ساحل داشتم!
میل تکثیر و تناسل نیز، در جسمم نبود
بی شک آن لحظه فقط یک"آن" غافل داشتم!
اولین باری که عاشق می شدم جذاب بود!
از درون، هر چند یک احساس باطل داشتم!
شک ندارم یک نفس از خویشتن غافل شدم
بعد از آن، باورمکن درسینه ام، دل داشتم!
حال می فهمم که با عشق تو، خود را کشته ام!
بعد از آن، بر ذمه خون مردی عاقل! داشتم!
۹۶/۱۰/۲۲ مرتکب شدم... <خلودخو >
#رضـــــازمانیـــــاݩقوژدی
درودبرشما
بسیارزیبا بود
ببخشید این پسوند آخرفامیلتون قوژدی یعنی اینکه منتسب به قوژد هستید؟
قوژد نام یکی از روستاهای اطراف شهرستان گناباد است
وزمانیان هم فامیلی است آشنابرایم...