سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

جمعه 2 آذر 1403
    21 جمادى الأولى 1446
      Friday 22 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        جمعه ۲ آذر

        من زنم...

        شعری از

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        از دفتر سرور خانواده نوع شعر شعرناب

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۴ اسفند ۱۳۹۶ ۱۰:۲۷ شماره ثبت ۶۳۵۲۸
          بازدید : ۱۷۳۶   |    نظرات : ۱۷

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ۱_
        من‌ زنم؛ یک مادر پرشور و شوق؛
        می سرایم زندگی را، پر شعف...
        حسّ نابی، در دلم، بنهفته است،
        کان مرا، بهتر رساند، تا هدف...
        من، سلاحم، قدرتی، بی انتهاست؛
        آتش عشق درونم، پر ز تف...
        از برای التهاب ناب عشق،
        شور جان، بنهاده ام، بر روی کف...
        زهرا حکیمی بافقی
        (الف_احساس)
        بداهه: ۲۳ بهمن ماه ۹۶.

        ***
        ۲_
        من از گل واژه های احساسی ناب؛
        از شکوه این زندگانی می سرایم!
        من از پاکی و قداست زنانه ام؛
        از صداقت زنانگی می سرایم!
        و باور دارم:
        زیباست زندگی در عشق؛
        همان عشقی که من از آن،
        به سادگی می سرایم!
        همان عشقی؛
        که مایه ی آزادی من است؛
        و من،
        از آزادگی می سرایم!
        همان عشقی؛
        که عطش بارد از آسمانش؛
        و من،
        از عطش؛ از تشنگی می سرایم...
        زهرا حکیمی بافقی
        (الف_احساس)

        ***
        ۳_
        وصف حال زنانی که به هر جهت، (اجبار روزمرگی و یا اهدافی دیگر)، اختیار زندگی خویش را به کارهای خارج از توان ظریف زنانه ی خویش می سپارند؛ به خود نمی اندیشند؛ تمام فکر و ذکرشان کار می شود و درنهایت، آنچه می ماند، افسردگی محض است:

        اندیشه اش، کار و تلاشی، رو به افزون بود؛
        پیوسته از کار مداوم، خسته؛ محزون بود...
        درگیر شرکت بود و کار و کوششی، پیگیر
        سرتاسرش، از غصه های بی امان، شد پیر
        مرد خودش بود و زن خود، در تمام شب؛
        می سوخت پهنای دلش، در حسرت یک تب...
        در التهاب لحظه هایش، کار جاری بود؛
        دردی فسرده در دلش، بسیار جاری بود...
        خود‌ را فدای کار و بار زندگی می کرد؛
        امواج احساس زنانه، در دلش، شد سرد...
        حسّ دلش را، با تلاش و کارها، فرسود!
        از شعله های زندگانی، مانده تنها دود...
        شور و نشاط خانه اش، پژمرده شد دیگر؛
        زیرا، انرژی، صرف کاری سخت شد، یکسر...
        در اشتعال کار، سوزانده وجود خویش؛
        در انفعال محض، برده، تار و پود خویش...
        از اشتغال و کار سختش، بس فسرده بود؛
        خود را به دستان فراموشی سپرده بود...
        وقتی، برای سفره آرایی، نبود اصلا؛
        فکرش، به دنبال غمی، وقت غذا خوردن...
        از بس که شد، هوش و حواسش، مشتعل در کار،
        از کار کردن های پیوسته، بشد بیمار...
        کم کم بشد، از شور و حال زندگانی، سرد؛
        او مانده و امواج قلبی، پرغم و پردرد...
        او مانده و دنیای افسرده شدن، از غم؛
        او مانده و پژمرده گشتن های دل، کم کم...
        درد است، وقتی، مادری، افسرده می گردد؛
        وقتی گل احساس زن، پژمرده می گردد؛
        وقتی دگر، شوری برای مهرورزی نیست؛
        وقتی دل یک زن، سرای مهرورزی نیست...
        گر زن به سینه، باوری، مردانه می کوبد،
        پژمردگی، سنگی به سقف خانه می کوبد...
        زهرا حکیمی بافقی
        (الف_احساس)
        بداهه: ۲۳ بهمن ماه ۹۶.

        ۴_
        زنی که اختیار زندگی را می سپارد،
        به دست کار و کوشش، می شود، مردانه حسّش...
        فسرده می شود، از ماورای اندرونش؛
        دگر، شوری ندارد، در درون خانه حسّش...
        زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
        بداهه: ۲۳ بهمن ماه ۹۶.

        ***
        ۵_
        اگر خاموش گردد، شعله های عشق و احساس،
        چه سود از زندگانی می ستاند، قلب یک زن؟
        زهرا حکیمی بافقی (الف_احساس)
        بداهه: ۲۳ بهمن ماه ۹۶.

        ***
        ۶_
        زن هست و،
        زنانگی های بی انتهایش...
        پر درد شود؛
        سرد شود؛
        گر که از دست بدهد،
        حسّ زنانه اش را؛
        گر که از کف بنهد،
        قدرت احساسش را؛
        گر که وقف کار کند،
        سقف آرزوهایش را...
        زهرا حکیمی بافقی
        (الف_احساس)
        بداهه: ۲۳ بهمن ماه ۹۶.

        ***

        پ. ن:
        اشعار بداهه ی فوق را مورخ ۲۳ بهمن ماه ۹۶، در سایت ادبی_تخصصی شعر ناب، ذیل شعر زیر سرودم:
        وقتی یک زن
        تمام احساسش را 
        خرج آدمیت  کند
         مُذکر می شود!
        فڪری احمدی زاده
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر
        ۵۰ شاعر این شعر را خوانده اند

        یاسررشیدپور

        ،

        جواد کریمی

        ،

        طاهره حسین زاده(کوهواره)

        ،

        ایرج محرم پور

        ،

        محمدکریمی (پویا)

        ،

        حمیدنوری(احمد)

        ،

        جمیله عجم(بانوی واژه ها)

        ،

        نیره ناصری نسب

        ،

        رعنا بهارلویی تخلص باغبان

        ،

        علی رفیعی ( امید )

        ،

        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)

        ،

        علی صادقی

        ،

        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)

        ،

        سهیل بهنود

        ،

        موسی عباسی مقدم

        ،

        محمد علي واشقاني ( باران )

        ،

        علی کارگر( پیرو)

        ،

        لیلا باباخانی (سما الغزل )

        ،

        حسین حسن پور

        ،

        محمداکبری(میم)

        ،

        علی احمدی (حادثه)

        ،

        شاهین لقایی(شاهین)

        ،

        ابوالحسن انصاری (الف رها)

        ،

        مهتاب ایزدسرشت(مه)

        ،

        لیمان (محمدعلی مقیسه)

        ،

        مینا رسولی

        ،

        حسن کریمی

        ،

        عباسعلی استکی(چشمه)

        ،

        ام البنین دهقان

        ،

        احمد خدادادی دهکردی

        ،

        حسن معظمی گودرزی ( کولی)

        ،

        نرگس فتحی زاده(موژان)

        ،

        حسام الدین مهرابی

        ،

        میلاد رفیعا

        ،

        محمدرضا حسینعلی

        ،

        رضا زمانیان قوژدی خلو دخو

        ،

        عليرضا حكيم

        ،

        مهدی صادقی مود

        ،

        رسول رفیقی

        ،

        حدیث ابراهیمی (سوگند)

        ،

        صحبت پارکی ( صُبی )

        ،

        مهناز نصیرپور (بانوی فصلها)

        ،

        باقر رمزی ( باصر )

        ،

        مجید مقصودی

        ،

        حمیدرضا محمودی

        ،

        امیران

        ،

        سید سجاد فخری

        ،

        مهدی قدرت آبادی

        ،

        امیر مسعود شفیق

        ،

        علیرضاوالیزاده

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        4