پنجشنبه ۶ دی
|
دفاتر شعر زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
آخرین اشعار ناب زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
|
سرایش هایی، از نای احساس، پیشکش به:
روانِ پرستوهای پرکشیده، تا آبیهای همیشه مِهر، در بیست و نهم بهمنماهِ نودوشش، پروازِ تهران-یاسوج:
۱_ غزل:
ای خورده به بالت، سپرِ کوه! به پا خیز!
با قافِ یقین؛ قامتِ نستوه، به پا خیز!
صد پاره شده، دفترِ احساسِ زمانه؛
از بس که نوشت از تبِ اندوه؛ به پا خیز!
آوار، چرا شد به دلت، کوهِ غم و درد؟
شو، دور از این، غصّهی انبوه؛ به پا خیز!
درمانده شده کوه، از آن، شهپرِ مِهرت؛
از هیبتِ تو، کوه شد اِستوه؛ به پا خیز!
پرواز کن از، دامنههای نفسِ نور؛
شهبال بزن، پُردل و بِشْکوه؛ به پا خیز!
سیمرغِ دلِ قلّهی مِهرِ گُلِ شیدی!
ای خورده به بالت، سپرِ کوه! به پا خیز!
زهرا حکیمی_بافقی (الف_احساس)
*
۲_تک بیت:
شو دور، زِ خاکِ سیه و سردِ زمانه؛
در اوج، بکن فتح، گُلِ قلّهی خورشید!
زهرا حکیمی بافقی، (الف_احساس)
*
۳_دوبیتی:
نوای حسّ ِ ناب ِ ساز، ابری است!
هوای سرزمینم، باز، ابری است!
پرستوها، به آن سوها، پریدند؛
نمای آخرین پرواز، ابری است!
زهرا حکیمی بافقی ( الف_احساس )
|