چهارشنبه ۲۸ آذر
|
آخرین اشعار ناب عنایت اله کرمی
|
هنوز منتظرم تا دوباره در بزنی
به این شکسته دلِ نا امید سربزنی
دوباره معترضِ پندهای من باشی
کلافه برسرِ افکارِمن تشر بزنی
هنوز منتظرم ای نگارِ من به لبی
به روی بوم لبم نقشِ تازه تربزنی
کمان سبزوسپیدی در آسمان قضا
به رد پای به جا مانده از قدربزنی
برای بسطِ دلم سازهای شورانگیز
بنام عاشقی ام گوشه ای دگربزنی
بریده ازهمه جا درکنارِ من باشی
پراز نشاط و رجا پای برقمربزنی
هنوزمنتظرم تا رها ز قید و قرار
قدم به وادی احساس تا شرر بزنی
تمام آب هدررفته را به جوی آری
زبان مهارکنی حرف از نظربزنی
پمادِ ساخته از اشتیاق و مهرت را
به پاره پارۀ خونینِ این جگر بزنی
بکامِ تلخ من این اتفاق شیرین است
اگر به شامِ پریشانی ام سحر بزنی
|
|
نقدها و نظرات
|
سلام و عرض ارادت جناب استکی عزیز ممنونم از لطف و محبت جنابعالی | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.
غمگین و زیباست