سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

دوشنبه 28 آبان 1403
    17 جمادى الأولى 1446
      Monday 18 Nov 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        دوشنبه ۲۸ آبان

        قله های نور

        شعری از

        علی احمدی (حادثه)

        از دفتر آتش به دشت نیلوفر نوع شعر غزل

        ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۲۴ بهمن ۱۳۹۶ ۲۲:۰۴ شماره ثبت ۶۲۹۷۲
          بازدید : ۷۶۶   |    نظرات : ۲۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه

        صدا میاد،صدا میاد،صدای کفش پا میاد
        مامان بیا فرار کنیم بازم داره بابا میاد
        مامان بریم یه جای دور ، به اوج قله های نور
        بابا شده یه گرگ هار ؛ ما مثل بره های کور
        وقتی سرم داد میزنه،خیلی میترسم به خدا
        یه روز میای میبینی که جون شده از تنم جدا
        یه روز میای که دیر شده ، دختر تو ذلیل شده
        چشماتو وا کن ببینی، بابا چه قدر علیل شده
        آخه چقدر نون و پیاز ، آخه چقدر راز و نیاز
        چقدر میخوای بهم بگی،بازم بخند،بازم بساز
        الان درست چند شبه که غذا نمونده تو خونه
        بیا بریم ،خوب میدونی بابا زنده نمیمونه
        مامان، بابا حتی دیگه یه ذره دوستم نداره
        قصه برام نمی گه و سر به سرم نمیذاره
        قول داده بود یه روز منو ،به شهربازی ببره
        قول داده بود چند سال پیش،یه چرخ بازی بخره
        مامان بیا بریم دیگه ،بسه دیگه در به دری
        از این همه ماتم وغم، نگو دیگه بی خبری
        بابا یعنی یه دردسر،نداره چیزی جز ضرر
        فکر میکنم همین روزا،بشم کنیزی بی پدر
        مامان بیا بریم دیگه اون دیگه آدم نمیشه
        کنار بابا که باشیم،غصه هامون کم نمیشه
        حقیقت و ببین آخه،بابا دیگه نا نداره
        تو قلب یخ زدش دیگه،برای ما جا نداره
        صدای فندکش شبا ،نمیذاره من بخوابم
        نگاه بی روح بابا،نمیدونه که بی تابم
        گوشواره ی شاه و پری،کجاست النگوی طلا
        گرمی دستای بابا،قصه های سیندرلا
        خونه دیگه جهنمه،هر چی بگم بازم کمه
        قلب کوچیک دخترت، چند ساله که پر از غمه
        مامان بیا بریم دیگه،بابای من یه اژدهاست
        کبودی صورت من ،نشونه این ادعاست
        بیا بریم یه جایی که دود سیاه توش نباشه
        کلبه ای که چراغ اون، هیچ موقع خاموش نباشه
        تو رو خدا بریم مامان،صدام دیگه در نمیاد
        این روزای خاکستری ،برای ما سر نمیاد
        جدا بشیم بریم مامان، از این سرای بی کسی
        خسته شدم از این همه ،ندای بی هم نفسی
        خسته شدم از بس بابا ،امروز میره فردا میاد
        خسته شدم از بس شبا ،چشم به راهم تا بیاد
        تو حسرتم یه بار بگه ،قربون اون قد و بالات
        دخترکم،گل پرکم،فدای اون ناز و ادات
        آرزومه بابا یه روز مداد رنگی بخره
        نشکنه این دل منو ،قلک سنگی بخره
        شما بگین بچه شبا،کجا باید سر بذاره؟
        شما بیاین نازم کنین ،بابای من گرفتاره
        بازی و کودکی برام ،یه عقده قدیمی شد
        پیر شدم تو بچگی،گریه باهام صمیمی شد 
        یادم نمیره بچگی ،یه دنیا سرسپردگی 
        ترس و غم و گرسنگی،روزای زار مردگی
        مامان بیا بریم دیگه ،قصه به آخر رسیده
        افتاده بابا رو زمین جواب ما رو نمیده
        ..............................................یک سال بعد:
        اون روزا رفت از زندگیم ،بابا شده یه مرد مرد 
        یه آدم پاک و شریف با بدی ها توی نبرد
        حالا یه خونواده ایم ،عزیز و شاد و پر ز شور
        زندگی مون جا داره باز رو اوج قله های نور
         
        تقدیم به زهرا کوچولوی عزیزم ..... 
                  علی (بابک) احمدی .......حادثه
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        عباسعلی استکی(چشمه)
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۲:۵۸
        درود بزرگوار
        غمگین و زیبا ست
        مبین مشکلات جامعه خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۴:۲۳
        سرور ارجمند جناب استاد استکی
        شرمسارم به سبب مرارت حاصل از این قلم تلخ ....چه کنم که هماره نتوان از گل و بلبل نگاشت و از ناله کودکی غافل ماند
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        آلاله سرخ(سیده لاله رحیم زاده)
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۰۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۴:۲۲
        خاکسار نگاه پرمهرتان هستم بانو رحیم زاده
        سپاس از اینکه شکیبایی دارید و میرنجید و تایید مینمایید
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۱۰
        دردتان خندانک

        ناب و زیبا خندانک خندانک خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۹:۲۱
        سپاس بیکران بزرگوار و سرور ارجمند..... امید آنکه هیچ دردی نه خودش نه آوازش به حوالی شما نرسد فقط به دامان ایمن پروردگار میسپارمتان .......حادثه
        ارسال پاسخ
        مجید مقصودی
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۰۹:۴۸
        خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۶:۰۳
        سرور ارجمند از اینکه در حزن بنده شریک شدید دست بوس شما هستم .......درودهای بیکرنه
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        ابوالحسن انصاری (الف رها)
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۱:۵۰
        خندانک 2: خندانک
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۶:۰۴
        سرور ارجمند جناب استاد انصاری
        بی مر به بنده حقیر ارج نهادید بیکران درود بر شما
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۲۴

        شاعر گرانمهر
        جناب علی احمدی عزیز
        با سپاس از آفرینش این اثر زیبا و که با فحوایی پر محتوا مزین و با فریاد های شاعرانه به درد های جامعه پرداخته و با مهارتی استادانه این همه نابسامانی اجتماعی را که دل هر مخاطبی را بدرد می آورد در قالب غزلی ناب با اشراف به روانشناسی جامعه - خانواده - عشق معصومانه و....پرداخت نموده جای تامل و تشکر بسیار دارد
        ممنونم
        سلام
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۴:۲۰
        استاد پارکی نور چشم عزیزم
        این که دیدید نه مهارت من بیمقدار است نه اشراف بنده به مبانی آن .....در واقع این اثر و مانند آن سناریوی دردناکی است که بازیگرش خودم بودم .....خیلی با شرف و نازنین هستین خدارا سپاس که با این محفل ظرف حس ..و دقیق چشم و فخیم آشنا شدم مدیون همه شما انسان های پاک نهادم ...پابوس تک تک شما حادثه
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی رفیــــعی وردنجانی
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۳۲
        درود و سلام حضور استاد احمدی گرانقدر
        عالی قلم زده اید و حزن انگیز
        سرفراز باشید ان شاءالله
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۴:۱۵
        استاد ارجمند جناب رفیعی منت سر بنده باشد حضور حضرتعالی
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        رعنا بهارلویی  تخلص باغبان
        چهارشنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۴۵
        درود بر شما
        بسیار عالی
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۲۶ بهمن ۱۳۹۶ ۰۸:۱۸
        مهربانوی پاک نهاد و سرور گرامی : آنچه از خلل و اشکال دیده اید یقین کنید سهم بنده بیمقدار است و آنچه را در این اثر نیک و خوب یافتید شک نکنید آن نیکی در وسعت دید شما میباشد.......سپاسمند شما : ..‌حادثه
        ارسال پاسخ
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        زهرا حکیمی بافقی (الهه ی احساس)
        جمعه ۲۷ بهمن ۱۳۹۶ ۰۷:۱۱
        خندانک
        ارسال پاسخ
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ ۰۰:۵۴
        بزرگوارید بانو حکیمی پاک سرشت درود از لطفتان خندانک
        هنری داودیان
        شنبه ۲۸ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۰۰
        استاد عالی سرودین خندانک

        برفت غرور ملتی بر باد
        تاریخ کهن نمانده به یاد
        غیر ز اشک ملت را مباد
        به ایرانی در چنگ اعتیاد
        ...هد
        .................
        کم و کسری را ببخشین، بداهه ای بود فوری
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        يکشنبه ۲۹ بهمن ۱۳۹۶ ۰۳:۰۵
        استاد والامقام و سرور ارجمند جناب داودیان
        بی ریا و بدون ادا میگم لطف سرورانی چون شما نبود در آن سیاهی و دردهای وحشت استخوانم هم نمیماند چه رسد نسبت عناوین مقدسی چون استاد به این من زبون
        اگر پیروز شدم سالهای زیادی درست زندگی نمایم تصدق پذیرش رادانسان هایی چون حضرتعالی است ....بیکرانه سپاسمند شما............حادثه
        ارسال پاسخ
        مینا رسولی
        پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۶ ۰۰:۱۰
        سلام و عرض ادب اقای احمدی عزیز
        ممنون بابت دعوتتون
        اولین سروده ای که از شما خواندم در سایت شعر نو این سروده ی بسیار زیبا بود
        بدون هیچ اغراقی عالی است
        موفق و ماندگار باشید
        علی احمدی (حادثه)
        علی احمدی (حادثه)
        پنجشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۶ ۰۹:۳۴
        عرض ادب و شادباش و احترام بانوی مهربان خانم رسولی
        سپاسمند مهرتان هستم
        ارسال پاسخ
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        2