سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

يکشنبه 2 دی 1403
    22 جمادى الثانية 1446
      Sunday 22 Dec 2024
        مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

        يکشنبه ۲ دی

        منحوس ترین محبوس

        شعری از

        سورنا محمدی

        از دفتر شبهای استمراری نوع شعر آزاد

        ارسال شده در تاریخ دوشنبه ۱۶ بهمن ۱۳۹۶ ۱۷:۱۳ شماره ثبت ۶۲۷۵۵
          بازدید : ۶۶۴   |    نظرات : ۱۸

        رنگ شــعــر
        رنگ زمینه
        دفاتر شعر سورنا محمدی
        آخرین اشعار ناب سورنا محمدی

         
        منحوس ترین نسلیم
        منحوس ترین
        در ثانیه های سخت
        مایوس ترین
        اندر قفس اندر قفس اندر قفسی
        محبوس ترین
        منحوس ترین مایوس
        محبوس ترین
        محبوس ترین منحوس
        مایوس ترین
        مایوسترین محبوس
        منحوسترین
        منحوسترینمحبوسترینمایوسترینمنحوسترینمحبوسترینمایوسترینمنحوسترینمحبوسترینمایوسترینمحبو.....
         
        ۱
        اشتراک گذاری این شعر

        نقدها و نظرات
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۵:۳۹
        سلام و عرض ادب
        ارجمند برادر گرانقدرم

        شعر غمگینی خواندم از شما با دیدگاهی به قول خودتان مایوس چرا؟
        کلمه ی یاءس و باءس تقریباً از یک ریشه اند . درست است که رنج چونان جسارت ِ ابلیس (ابلاس یعنی ناامیدیِ محض) در عصر ما ریشه دوانده است ولی هنوز و تا همیشه خدا بزرگتر از هر مشکل و هر ناراحتی و هر فشارِ روحی است . خدایی که هر روز را آغازی دوباره برای بیداری و تلاش افریده است یقین به فکرِ " دیروز و امروز و فرداهای" تمام ِ آفریدگانش نیز هست . و ایا غیر از این است که بهترین بندگان خدا همیشه در سخت ترین و رنجمدارترین شرایط به سربرده اند اما هماره شاکر درگاه احدیت بوده اند و خشنود به دردی که از محبوبشان خدای عظیم برای تعالیِ روحشان بر انان میرسد نمونه اش زندگانی ِ پیامبران س یا ایمه س بویژه امام حسین ع است که سخت ترین و جانفرساترین شرایط دوران را با کمال سعه ی صدر پذیرای زندگانی شان بوده اند .
        در مورد کلمه ی منحوس هم باز چنین نیست و همه ی افریدگان خدا از جمله انسان تبارک احسن الخالقین اند و تمام توانایی های ِ بالقوه در نهاد همه ی انسان ها وجود دارد فقط باید به قولِ مولوی که شماهم یادم هست از نظرات قبلی تان که مولوی میخواندید ؛ به قول مولوی باید (باتوکل زانوی اُشتر ببند) یعنی هم توکل و هم تلاش لازمه ی مبارزه با هجوم ِ بی امان ِ یاء س ها و باءس ها و غمهاست و به فعلیت رساندنِ این قدرتها و تواناییهای نهادینه در ذات انسان .

        گر یاس امد تو به شادی برش گردان
        گر شادی امد تو به شُکرِ ازدیادش رسان .

        ولا تُقنِطوا مِن رحمت الله

        درپناه حق دلشاد بمانید و پیروز
        سورنا محمدی
        سورنا محمدی
        چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۰۴
        سلام
        اینجا محفل ادبی است و حرف شما باید بر مبنای ادبیات باشد و نقدتان هم ادبی باشد .
        آیین تقوا ما نیز دانیم
        لیکن چه چاره با بخت گمراه
        ارسال پاسخ
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        طاهره حسین زاده (کوهواره)
        چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۳۱
        سلام

        نوشته ی شما را خواتدم و نظرِ تحلیلی خودم را با بیان ادبی نوشتم .

        نقد ؟ ! تقوا ؟!

        بخت گمراه ؟ ! بهتر است توجیه بنامید نه بخت گمراه .

        روزگارتان خوش .
        فاطمه گودرزی
        فاطمه گودرزی
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۴۷
        خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک
        ارسال پاسخ
        عباسعلی استکی(چشمه)
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۵۹
        نومید و زیبا ست خندانک
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۴:۵۵
        کلیشه زبانی فاحشی داشت
        آخر هم مرا به نتیجه ای نرساند
        شما که معتقدید شعر باید به روز بپردازد از خود شروع کنید
        خندانک خندانک
        سورنا محمدی
        سورنا محمدی
        چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ۲۰:۵۱
        سلام
        شعر برای من مسئله و مقوله ایست الهام گونه و هر شعری یا مطلبی اول بار و به ناگهان در ذهنم ایجاد میگردد و سپس ثبت میشود و سعی هم میکنم زیاد چکش کاری اش نکنم و آن چیزی را که در آن لحظه به من الهام شده و جرقه زده است را با دیگران به اشتراک بگزارم چنین اثاری نمیتواند به روز نباشد.
        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ۰۰:۵۰
        سلام مجدد
        به روز بودن اثر به جرقه زدن و وحی شدن نیست که.
        اثر اگر به روز است،فضای زمانی مناسب می طلبد،فکر مناسب می طلبد.
        در ضمن
        بی عیار و شعر محض خوب و خالی نیست
        هیچ- همچون پوچ- عالی نیست
        سورنا محمدی
        سورنا محمدی
        شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ۰۲:۳۳
        دوست نداشتم در مورد این اثر توضیح بدهم ،چون مخاطب باید خودش کشف کند اما چنددخطی مینویسم
        این اثر واج آرایی حرف سین دارد،یعنی حرف سین به کرات در ان تکرار شده و تلفظ مکرر حرف سین،عبارت "هیس"را در ذهن میآورد که بسته بودن فضای فکری را نشان میدهد .
        مورد دوم:آنچه شما کلیشه میدانید به عمد تکرار گشته است تا نوعی سرگشتگی و بی سرانجامی نسل موجود را نشان بدهد و این دور،نماد دور باطل همین نسل است.
        امیدوار بودم یک نفر یکی از این موارد را کشف کند،اما متاسفانه وقتی هیچکس از لفظ عبور نکرد و به معنی نرسید.
        باز هم میگویم توضیح دادن پای اثر نوعی خرفهم کردن مخاطب است و صورت خوشی ندارد خندانک

        ارسال پاسخ
        ابوالفضل رمضانی  (ا تنها)
        ابوالفضل رمضانی (ا تنها)
        شنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۶ ۲۱:۵۹
        خندانک خندانک
        خود گویی و خود خندی...
        خودت مینویسی خودت ترجمه می کنی خودت هم لذت میبردی
        دست مریزاد خندانک
        سعید میرزامحمدلو
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۵:۲۵
        سلام
        سبک جالبی دارید
        همین روش رو ادامه بدید
        شاید نهایتا برای خود مدلی ساختید
        فریبا غضنفری  (آرام)
        سه شنبه ۱۷ بهمن ۱۳۹۶ ۱۸:۱۰
        🙊🙊🙈🙈 خندانک
        درودتان 🌺🌺🌺
        محمدکریمی (پویا)
        چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ۰۸:۱۸
        درود فراوان
        کاش برای شعرتان توضیحی داشتید
        تکرارچندکلمه بسیارگیج کننده بود
        به قول استاد رمضانی به نتیجه ای منتهی نشد
        البته حس ناامیدی بی پایانی راالقامی کرد
        اما هیچ غمی نیست که پایانی نداشته باشد
        سعی کنیدازاین چاه تاریک خودتان رابیرون بکشید
        وبه سمت نورحرکت کنید
        به امیدخدا.... خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک خندانک

        صحبت  پارکی ( صُبی )
        چهارشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۹۶ ۱۳:۴۶

        شاعر گرانمهر
        جناب سورنا عزیز
        آنچه خواندم حاصل نسلی سوخته بود که با نا امیدی و غمگنانه سروده شده.
        سلام
        فاطمه گودرزی
        پنجشنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۶ ۱۰:۰۷
        زندگی زیباست
        بیشتر از آن که فکرکنید
        باید نظر شاعر را بشنویم
        قضاوت کنیم
        به عمق سروده های شاعر
        نظر کنید دیده می شود
        از این سروده می شود یک کتاب پر مخاطب نوشت
        به مخالفت کمک کنید
        شاعر گرامی
        نمیدانم در دل معصوم شما چه گذشته
        ولی میدانم نوشته ی شما که خلاصه شده به یک شعر
        کاملش یک داستان یا یک رمان تبدیل کرد
        موفق باشی
        قلمت روانا باد خندانک خندانک خندانک خندانک
        سورنا محمدی
        جمعه ۲۰ بهمن ۱۳۹۶ ۲۲:۵۱
        شاعر اگر فقط بخواهد بسراید زندگی زیباست که شاعر نیست،دروغگویی است لاف زن
        تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


        (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
        ارسال پیام خصوصی

        نقد و آموزش

        نظرات

        مشاعره

        کاربران اشتراک دار

        محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
        کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
        استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
        3