دوشنبه ۲۸ آبان
غزل مهمان شعری از حسن کریمی
از دفتر نغز ترین رؤیا نوع شعر غزل
ارسال شده در تاریخ يکشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۶ ۱۴:۰۸ شماره ثبت ۶۲۳۶۲
بازدید : ۸۷۱ | نظرات : ۳۸
|
آخرین اشعار ناب حسن کریمی
|
«غزلِ مهمان»
واژه ها یاری کنید ، امشب غزل مهمانم است
چشمِ من ، آئینه دارِ جلوه ی جانانم است
گریه ام ای بغض،ازآلام و رنج و غصه نیست
اشکِ شوق از دیده امشب، زائرِ دامانم است
گفتمش با آنکه دانم با منی ، دل تنگتم
گفت بشکافی صدف را،گوهری غلطانمست
سیبِ سرخِ گونه هایش ، برد ما را تا بهشت
کشمکش ها بار دیگر ، باز ِ باشیطانم است
می نمائی تا به کی ، ای عقل ما را زیر و رو
گنج هستی،کُنجِ دل،این خانه ی ویرانمست
گر بنوشم تا سحر می ، ساقیا منعم مکن
آنچه داری ساغر و پیمانه ، در پیمانم است
حسن کریمی
|
نقدها و نظرات
|
سلام وعرض ارادت استاد استگی عزیز ممنون از محبت بی شائبه حضرتعالی | |
|
سلام وعرض تشکر از توجهات بی شائبه شما جناب رفیعی عزیز سلامت سر افراز باشید | |
|
سلام عرض ارادتی خاص استاد صادقی عزیز خوشحالم که دلنوشته هایم مورد توجه حضرتعالی واقع میشود | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.