يکشنبه ۲ دی
دو شعری از محمد کوره پز
از دفتر سپید نوع شعر سپید
ارسال شده در تاریخ جمعه ۱۵ دی ۱۳۹۶ ۲۳:۳۱ شماره ثبت ۶۱۹۶۷
بازدید : ۸۹۵ | نظرات : ۱۴
|
آخرین اشعار ناب محمد کوره پز
|
دلم را
بر روی گسل عشق بنا کردهاند
با رفتنت
زلزلهای در دلم اتفاق میافتد
با هزاران هزار ریشتر
و با هزاران هزار عمق
درونم را ویران میسازد
حتی توان ساخت مجدد دلم را هم ندارم
پس لرزههای رفتنت مگر امان میدهند؟
انگار قرار است دلم همیشه خدا بلرزد
قرار شده دلم همیشه شور بزند
شور آن که
کی و کجا تو را دوباره خواهم دید
دستانت را در دست چه کسی خواهم دید
بعد رفتنت
هوس یک سفر طولانی کردهام
سوار بر قطار
میروم به ناکجا
در شلوغی ایستگاه
به دنبال تو میگردم
اما نه ...
محال است دوباره
دیدن تو!
من هر وقت دلم برایت تنگ میشود
تنها ماه را مینگرم
آخر شباهت فراوانی به تو دارد
و تاریکی شب ،
که به مانند گیسوان تیره توست
شب تعریفی ست زیبا از تو
این را وقتی فهمیدم که
دیگر نبودی!!
وقتی مرا تَرک کردی
جهانم مملو از غم شد
در حصار بدبختی نشسته ام
گُلم؛
تو ناجی آزادی من بودی...
جان من؛
شوق دیدار دوباره در تن من میماند
مثل هیزم میسوزم و خاکسترم
میماند
|
|
نقدها و نظرات
|
ممنونم | |
|
مخلصم لطف داری شما | |
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.