شنبه ۱ دی
برام آتیش روشن کن شعری از محمد کوره پز
از دفتر مرد برفی نوع شعر ترانه
ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۶ خرداد ۱۳۹۹ ۱۶:۳۷ شماره ثبت ۸۵۸۰۷
بازدید : ۳۵۳ | نظرات : ۱۰
|
آخرین اشعار ناب محمد کوره پز
|
دل آسمونم گرفته
یه بغضی که گلومو
سخت چسبیده
یه ابر تیره اون بالا
دلش روی زمین گیره
به کی اشکش رو بخشیده؟!
مث رزمنده ای تنها
یه جوری خسته افتادم
که قلبم سهم آتیشه
شاید تقصیر من بوده
منو تنها رها کرده
که حقم جای خالیشه
بی تو این خونه غم انگیزه
چراغا سوختن و خوابن
بیا دنیامو روشن کن
میون اون دوتا انگشت
مث سیگار میسوزم
برام آتیش روشن کن
دلم ابری تر از ابره
چشام بارون تر از بارون
داره دستام میلرزه
مث اون
تک درختِ اول پاییز
تنم سبزه ولی ریشم خشکیده
پر از بغضم ، پر از کینه
جوونی زود پیر میشه
تن من جای هر نیشه
زمونه یاد من داده
کمی باید بلد باشم
که این دنیا تهش اینه
زمین دنیای نامرداس
پر از نفرین و نفرت هاس
هه... مث دریا خشکیده
بی تو این خونه غم انگیزه
چراغا سوختن و خوابن
بیا دنیامو روشن کن
میون اون دوتا انگشت
مث سیگار میسوزم
برام آتیش روشن کن
|
|
نقدها و نظرات
تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.