سایت شعرناب محیطی صمیمی و ادبی برای شاعران جوان و معاصر - نقد شعر- ویراستاری شعر - فروش شعر و ترانه اشعار خود را با هزاران شاعر به اشتراک بگذارید

منو کاربری



عضویت در شعرناب
درخواست رمز جدید

معرفی شاعران معاصر

انتشار ویژه ناب

♪♫ صدای شاعران ♪♫

پر نشاط ترین اشعار

حمایت از شعرناب

شعرناب

با قرار دادن کد زير در سايت و يا وبلاگ خود از شعر ناب حمايت نمایید.

کانال تلگرام شعرناب

تقویم روز

چهارشنبه 5 دی 1403
  • روز ملي ايمني در برابر زلزله
25 جمادى الثانية 1446
    Wednesday 25 Dec 2024
      مقام معظم رهبری سید علی خامنه ای و انقلاب مردمی و جمهوری اسلامی ایران خط قرمز ماست. اری اینجا سایت ادبی شعرناب است مقدمتان گلباران..

      چهارشنبه ۵ دی

      بوسه

      شعری از

      علیرضا امیرخیزی

      از دفتر عشق موهوم نوع شعر

      ارسال شده در تاریخ سه شنبه ۱۵ فروردين ۱۳۹۱ ۱۳:۲۰ شماره ثبت ۶۱۷۰
        بازدید : ۱۱۷۴   |    نظرات : ۱۷

      رنگ شــعــر
      رنگ زمینه

        1-

          ای کاش....

         خاک خود درک میکرد..  

         راز آن لب لرزان را....

         که در انتظار بوسه ای...

         پژمرد!

         در نزدیکترین هجران !

       

        2- 

        ای نزدیکترینِ هجران !

        دریاب اشکی چنین را

        آویخته بر لب لرزان ...

        نفرین بوسه ای در دریغنا کی دور ...

        دریاب راز من را...

        آن راز  بوسه ام را !

       

        3-

        دیوار ...شیشه ...هجران ...بوسه

        و یک لب لرزان...

        تنها  اشک ...

        تنها او فهمید راز من را !

        تنها او کوچید بر رگانم !

        تنها او آویخت بر استخوانم !

       

        4-

        باد !

        ای باد خنیا گر!

        بوسه هایم ...

        یادگار هجران نزدیکم را

        در کدامین سرزمین وصال ...

        کشت خواهی کرد ؟

        کدامین دیار....

        آری کدامین  دیار..

        دیار وصل خواهد شد ؟

       

        5-

        دامانم پر اشک..

        اما لبانم سرشار باده تلخند...

        تلخی لبانت از

        بوسه ی گرمی نیست...

        که درد هجران است ...

        در تلخکامی نزدیکیِ این  هجران !

       

          *****

         نخستین بند این سروده مربوط  به دفتری است که25 سال پیش برای مادرم

         نوشتم به نام خطابه ی مادر و ... دفتر سوخت در آتشی و تنها همین بند که

         در گوشه ای دیگر نیزنوشته بودم  ، نجات یافت . در مورخه 1390/5/12

         من همان بند را در سایت میانالی برای یک مطلب به عنوان نظر درج کردم.

         دوست خوبم  آقای امیر عباس  پیمانفر لحظاتی  بعد  برای آن جوابی نوشتند

         و... نتیجه ، یک مشاعره آنلاین وآنی شد  که من بندهای دیگر را نوشتم . به

         همین  دلیل نیز، چهار بند بعدی را بدون هرگونه ویرایشی دراینجا می آورم. 

          و کل سروده را  نیز به ایشان تقدیم میکنم .

      ۰
      اشتراک گذاری این شعر

      نقدها و نظرات
      تنها کابران عضو میتوانند نظر دهند.


      (متن های کوتاه و غیر مرتبط با نقد، با صلاحدید مدیران حذف خواهند شد)
      ارسال پیام خصوصی

      نقد و آموزش

      نظرات

      مشاعره

      کاربران اشتراک دار

      محل انتشار اشعار شاعران دارای اشتراک
      کلیه ی مطالب این سایت توسط کاربران ارسال می شود و انتشار در شعرناب مبنی بر تایید و یا رد مطالب از جانب مدیریت نیست .
      استفاده از مطالب به هر نحو با رضایت صاحب اثر و ذکر منبع بلامانع می باشد . تمام حقوق مادی و معنوی برای شعرناب محفوظ است.
      5